تعداد کل بازدید : 876652

  بازدید امروز : 16

  بازدید دیروز : 34

ابـــوحـامـد

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

*رمز موفقیت*
قرآن
پارسی بلاگ
نهج البلاغه
سایت دفتر مقام معظم رهبری
محمد فرشاد پور
حوزه علمیه
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
پایثگاه ملی علوم زمین کشور
بانی تک
هم اندیشی
پایگاه اطلاع رسانی دولت
پایگه خبری - تحلیلی دانشجویان ایران
وب سایت شیرزن ایرانی
جام جم روزنامه
بازتاب برنا
هم اندیشی
ریاست جمهوری
شهاب مرادی
کدهای جاوا
عطف
گلستان دانش
روزنامه ها
جهان نیوز
خبر گزاری فارس
راسخون
باشگاه خبر نگاران جوان
پرورش کرم خاکی دلاور
پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور دکتر روحانی
خبر فارسی
رویدادهای رفسنجان
مدیریت آموزش و پرورش رفسنجان
آموزش و پروش کشکوئیه
آشپزی لذت بخش
سایت کدبانو
پایگاه اطلاع رسانی 9دی
سایت دکتر حسن اکبری متخصص آسیب شناسی
سریعترین موتور جستجوگر خبر پارسی - اخبار لحظه
مبین طرح
خبرگزاری دانشجو
واژه یاب
میزان مجاز قند خون
مفاتیح ا لجنان
رجا نیوز
انواع سایتها
تحریرالوسیله
وام خود اشتغالی
پایش برنامه یکشنبه شبهای شبکه 1
متالوژی پودر یزد
پخش زنده حرم امام حسین و...
یزد فردا
سمت خدا از شبکه 3
سبک زندگی و صله رحم و ... محمد رضا پروانیان
آخرین اخبار ایران و جهان
پشیمان دشت سمنان
نشریه پرتو سخن
الگوها
دو بیتی های بابا طاهر
وبلاگ نوجوان هادی سرداری
طرح عفاف و حجاب
شهدای مصطفی خمینی رفسنجان
خاطرات مسثر

لوگوی دوستان











 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

 

لینک به لوگوی من

ابـــوحـامـد

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

دسته بندی یادداشت ها

حذف کردن از منوی استارت[167] . رهبرم[2] . غزه .

 

بایگانی

نوروز86
اردیبهشت 86
خردادماه 86
تیرماه 85
مرداد
آذرماه
شهریور
دی ماه
بهمن ماه
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد ماه 87
مهر ماه
دیماه88
بهار90
سال 91
نیمه اول سال 92
مهر 92
آبان 92
تا نوروز 93
بهار 93
تابستان 93
پاییز 93

 

اشتراک

 

 

از روی دوستی نگریستن به چهره دانشمند عبادت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

اونایی که اولین عروس خونواده شوهر بودن و بعد جاری دار شدن میاید

نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 5:11 عصر

موضوع: اونایی که اولین عروس خونواده شوهر بودن و بعد جاری دار شدن میایید راهنماییم کنین+ اظهار نظر

1 2 3 

منم عروس اولم وقتی نامزد بودم برادرشوهرم ازدواج کرد
منم حسود نیستم ولی نسبت به اون حساسم
هرچند اونم چشم دیدن منو نداره
کاملا طبیعیه عزیزم 
از قدیم گفتن حتی لباسهای جاریها هم اگه تو یه کمد باشن باهم ناسازگاری میکنن چه برسه به خودشون
من نمیخندم مگر تو نازم کنی


  • کلمات کلیدی :

  • داستانهای واقعی - چرا به دیگران نگفتی به جرم عاشق شدن فاحشه شدم

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 5:5 عصر
    پسر گفت : اگر م? خواه? با هم بمان?م با?د همه جوره با من باش? دخترک که به شدت پسر را دوست داشت گفت : باشه عز?زم هر چه تو بگو?? .

     

     

    http://2012-03-18.ygx.net/2013/12/iranian-women-prostitutes-iran.jpg



  • کلمات کلیدی :

  • «کودکان غزه، کودکان ایران»

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 5:4 عصر

  • کلمات کلیدی :

  • شیخ علی طنطاوی رحمه الله میگوید:

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 5:3 عصر

    شیخ علی طنطاوی رحمه الله می‌گوید:

    tumblr_loertomx091qdvvv1o1_500

    هنگامی که در سوریه شغل قضاوت را برعهده داشتم، باری با گروهی از دوستان به قصد این که شب را نزد یکی از دوستان بگذرانیم، پیش وی رفتیم. در آن‌جا احساس نفس‌تنگی و اختناق شدیدی به من دست داد. از دوستان اجازه‌ی برگشت گرفتم. اصرار کردند که شب را با آن‌ها بگذرانم. اما نتوانستم و گفتم: می‌خواهم پیاده‌روی کنم و هوای پاکی استنشاق نمایم. به تنهایی از آن‌جا خارج شدم و در تاریکی شب به راه افتادم. در حالی که می‌رفتم ناگهان صدای گریه و زاری شخصی را که داشت از پشت تپه می‌آمد، شنیدم. نگاه کردم، دیدم زنی است که آثار فقر بر او هویدا بود؛ با سوز دل می‌گریست و خدا را می‌خواند. نزدیک رفتم و گفتم: خواهرم! چه چیزی تو را به گریه انداخته است؟ گفت: شوهرم مردی سنگدل و ظالم است؛ مرا از خانه بیرون رانده و پسرانم را از من گرفته و قسم خورده که آن‌ها را یک روز هم به تو نشان نمی‌دهم و من کسی را ندارم و جایی هم ندارم که بروم. به او گفتم: چرا پیش قاضی شکایت نمی‌کنی؟ زیاد گریست و گفت: چگونه زنی مثل من می‌تواند به قاضی برسد.

    شیخ در حالی که دیدگانش پر اشک شده بود، می‌گوید: زن این را می‌گفت و نمی‌دانست که خداوند قاضی را به طرف او کشانده است. ای کسی که احساس تنگی می‌کنی و می‌پنداری که دنیا به پیشت تار شده است، فقط دستانت را به سوی آسمان بلند کن و نگو: چگونه حل می‌شود؟! بلکه تضرع و زاری کن پیش کسی که صدای راه رفتن مورچه را هم می‌شنود و او تو را هم جواب می‌دهد. آیا آن خدای لطیفی که به ما نزدیک است، نمی‌گوید:«اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛ مرا بخوانید تا شما را استجابت کنم.

    با تشکر از برادر زبیر حسین پور



  • کلمات کلیدی :

  • پسر دیندار اما فقیری به خواستگاری دختری رفت.....

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 5:0 عصر

    پسر دیندار اما فقیری به خواستگاری دختری رفت..... 

     



  • کلمات کلیدی :

  • یک روز ز بند عالم آزاد نیم

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 4:56 عصر

    یک روز ز بند عالم آزاد نیم


     

    یک روز ز بند عالم آزاد نیم   یک دمزدن از وجود خود شاد نیم
    شاگردی روزگار کردم بسیار   در کار جهان هنوز استاد نیم


  • کلمات کلیدی :

  • پ اولین حرف خدا برای تو....

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 4:54 عصر

    پ اولین حرف خدا برای تو....

     

    بابا وقتی تو را صدا می کنم دلم قرص می شود در برابر سختی ها و مشکلات. مردانگی و سخت کوشی ات در پشت کلمه لطیف و زیبای بابا نهفته است.بابا همیشه پشت و پناهم باش. بابا روزت مبارک



  • کلمات کلیدی :

  • (افطار و سحر به غزّه از دم کشتند)

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 4:52 عصر

    بزرگترین منبع اشعار مذهبی



  • کلمات کلیدی :

  • مناجات زیبایی \و تنها می دانم خدا مهربان است \ ارسالی از سرکارخا

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 4:51 عصر

     

    وقتی به دنیا آمدم گفتند بگرد که گشتن از آن توست و اکنون از جستجویی نافرجام

     می آیم که خود را گم کرده ام.از جستجویی که نمی دانم به کجا ختم خواهد شد .

     کوله باری نیست مرا جز دوری.

     دوری از که ؟ از خودم یا خود او ؟ خودش می داند.

     حال من گم شده ام .

     و تنها می دانم خدا مهربان است ...

     زمزمه خواهم کرد همان طور که او از برایم مدام می گوید

     (هیچ گاه برای پیدا شدن دیر نیست کافی است راهنما را بشناسیم )

    نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

     مثل آسمانی که امشب می بارد....

     و اینک باران

     بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند

     و چشمانم را نوازش می دهد

     تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

    خدایا ببخش مرا که دلم گاه میگیرد و ماوایی جز تو ندارم که با وی در میان بگذارم

     ببخش مرا که از خیلی چیزها آزرده میشوم و تنها به تو میگویم

     

    ببخش مرا که توان شکر ندارم که آن همه خیر که به من بخشیدی را شکر گذارم

     دلتنگ حدیث رفتنم

     من جا مانده‌ام

     شاید خواب بوده‌ام، شاید در واژه‌ها گم شده بودم

     اما  من تو را در همین واژه‌ها پیدا کرده‌ام

     تو آن حقیقت آشکاری هستی که همیشه در خانه دلم جا داری و تو فراتر از همه کلماتی

     خداوندا با تو سخن میگویم .... تویی که محرم تمام اسرارم بوده و هستی

     میروم و میروم تند ... اما آرام میرسم ... میرسم به آستانه‌ای که سالهاست آنرا گشوده‌ای

     تا مرا عبور دهی از خاک به عرش

     الهی از من بگیر ، هر آنچه تو را از من میگیرد



  • کلمات کلیدی :

  • از آمدن و رفتن ما سودی کو

    نویسنده:ابوحامد::: شنبه 93/5/18::: ساعت 4:38 عصر

    از آمدن و رفتن ما سودی کو


     

    از آمدن و رفتن ما سودی کو   وز تار امید عمر ما پودی کو
    چندین سروپای نازنینان جهان   می‌سوزد و خاک می‌شود دودی کو


  • کلمات کلیدی :

  • <   <<   146   147   148   149   150   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    حرف دل
    اهمیت آشنای زنان با قرآن
    اهمیت آشنای زنان با قرآن
    25 نکته در باره بابونه
    نماز اول ماه فراموش نشود
    مردم و پلیس
    یشنهادهای پلیس
    ایان عمر گروهکهای تکفیری و تروریستی
    مظلومین میانمار
    14شهریور
    رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی:
    طنز دکتر سلام
    رهبری نوروز 96
    سال اقتصاد مقاومتی: تولید - اشتغال
    دومین جلسه شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برگزار ش
    [همه عناوین(2949)][عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com