چطور شیرین عسل، شیرین عسل شد
اما اینکه چرا شیرین عسل به اینجا رسید، فقط میتوان دلیل آنرا طرح استراتژیک شرکت دانست. ما با توجه به ذهنیت خودمان استراتژی ترسیم کردیم/ما عاشق کار و ایران هستیم. بعد از آن هم عاشق خدمت به منطقهی آذربایجان/یکی از عوامل موفقیت ما تمرکز در صنعت غذا بوده است. ارتباط مستحکم با مشتریان، تحقیق و تفحص مداوم، نوآوری و خلاقیت، در دسترس بودن کالا، ایجاد ارتباط مستمر با محافل و مراکز علمی و تحقیقاتی از دیگر عواملی بوده...
نصر نیوز: در فرهنگ غرب به این آدمها می گویند جنتلمن. مردانی شیک، مبادی آداب با محبوبیت اجتماعی. مردانی که سایهی خوشبختیشان بر سر زندگی آدمهای بسیاری است. آنها به کمک فکر و اندیشه از یک سو و ایمان، صبر و تلاش از سوی دیگر رویاها را دست یافتنی میکنند. استیو جابز، بیل گیتس و نامهایی از این دست. در فرهنگ بی مرز لغت به این نامها می گویند: «انسان». یونس ژائله هم جزو این نامهاست. نامی ایرانی با ریشه و اصالتی آذری. مردی از تبار سرزمین ستار و شهریار که به مدد فکر و اندیشهاش نامهایی را بر پیشانی صنعت این سرزمین جاودانه کرد که ردپای هر یک را می توان در هزاران جای این شهر دید. «شیرین عسل» معروفترین نامی است که ژائله از خود به جای گذاشته. کارخانهی عظیم صنعت شکلات که کام شیرین همهی ایرانیها گواهی میدهد از عظمتش. دهها کارخانهی بزرگ و کوچک با هزاران محصول متنوع در صنعت غذا نتیجهی حدود بیست سال رنج و تلاش این کارآفرین برجسته است که نتایج ارزنده و مثبت یکی از آنها در حوزهی اقتصادی و اجتماعی کافی است تا با احترام، کلاه از سر برداریم و با قامتی ایستاده سلامش بگوییم. اتفاقی که عصر یک روز گرم شهریور ماهی در دفتر کارخانهی «شیرین عسل» رخ داد تا با مرد پنجاه سالهی صنعت غذا یا بهتر بگوییم یکی از بزرگترین کارآفرینان سالهای اخیر این سرزمین گفتگو کنیم.
وارد کارخانهی گروه صنایع غذایی شیرین عسل میشویم، نگهبان شیفت وقتی میگوییم از فلان رسانه آمدهایم، تعجب میکند؛ چرا که یونس ژائله اهل مصاحبه و در چشم بودن نیست. شاید یادآوری دو دهه فعالیت کارآفرینانه، بهانهی بدی برای یک مصاحبه نباشد. عظمت مجموعه، همه و از جمله ما را تحت تأثیر قرارمی دهد. مجموعههای تولیدی زیادی را در تبریز و تهران و اصفهان و مشهد دیدهایم، اما این یکی چیز دیگری است. اگر اغراق نکرده باشیم بزرگترین شرکت صنعت غذایی در خاورمیانه. با شخصیت کاریزماتیک مدیری روبرو هستیم که وقتی نامش را به زبان میآوریم نگاهها و گفتار به طرز برق آسایی تغییر میکند. کسی که دست به هرچه میزند طلا میشود؛ یونس ژائله. در ادامه گپ و گفتمان را با او مرور میکنیم.
***
بحث را با یک سؤال کلیشه ای آغاز میکنیم؛ چه شد که اینگونه شد؟ شما هم مثل فوتبالیستها از زمین خاکیها شروع کردید و یا سرمایهی پدری شما را به اینجا رساند؟ از شروع فعالیت شیرین عسل بگویید، اولین محصولی که تولید کردید چه بود؟
شیرین عسل در دهم اردیبهشت ماه 1371ثبت شرکتی شد. با 2000 مترمربع زمین و ساختمان اداری با متراژ 500 مترمربع، که ظرف شش ماه آماده شد، که با سه شریک دیگر این مجموعه را راهاندازی کردیم. با کمک یکی از آهنگرهای تبریز، یک دستگاه فِر دستساز برای پخت بیسکویت آماده کردیم. چرا که نه وضعیت مالی و نه شرایط دیگر، اجازهی ورود تکنولوژی روز را برای ما فراهم نمیکرد. پس از تولید بیسکویت ساده، نوع کرم دار آنرا نیز تولید کردیم. آن زمان چون صنعت چاپ قابل قبولی در کشور برای بستهبندی محصولات نداشتیم، بستهبندیهای محصولات را در کشور ترکیه آماده میکردیم. خوب یادم هست که قیمت اولین محصول شیرین عسل 10 تومان بود.
با توجه به ارزیابیهایی که توسط جمع چهار نفرهی ما انجام شده بود، فضا برای کار در صنعت شیرینی و شکلات با توجه به پتانسیلهای منطقه، خیلی فراهم بود و ما توانستیم بسترهای لازم را برای رشد از همان زمان فراهم کنیم. حرکت ما بر مبنای شعار آهسته و پیوسته در جریان بود. آرام آرام مجموعه را توسعه میدادیم. محصولاتی که واحدهای دیگر تولید نمیکردند، ریسک کردیم و با تولیدشان روانهی بازار کردیم. خلاقیت و تنوع محصول، اصل اساسی کار ما بود و چون پشتکار خوبی داشتیم، توانستیم در دههی اول فعالیت نام تجاری «شیرین عسل» را در ایران به یک نام ارزشمند تبدیل کنیم.
شرکتهای زیادی مخصوصاً در این منطقه، فعالیت خود را در صنعت غذایی ادامه میدهند، اما هیچ کدام به قدمت دو دههای و بیشتر شیرین عسل نرسیدند، چرایی این داستان را شما در چه میبینید؟
من نمیتوانم در مورد دیگران صحبت کنم؛ اما اینکه چرا شیرین عسل به اینجا رسید، فقط میتوان دلیل آنرا طرح استراتژیک شرکت دانست. ما با توجه به ذهنیت خودمان استراتژی ترسیم کردیم و در این مسیر جلو رفتیم. مثلاً در محصولات لبنی، شاید بیست نوع محصول جدید وجود دارد که تحقیقات لازم بر روی آنها انجام شده، ولی هنوز وارد بازار نشده و مطابق با استراتژیهای تعریف شده، ادامهی مسیر خواهند داد و به بازار عرضه خواهند شد. داستان ما داستان کاشت، داشت و برداشت است. ساده، شاید سادگی داستان رمز موفقیت ما بوده است. چون سازمانها چشم انداز مناسبی ندارند، دچار مشکل میشوند. نوع نگرش به کار یک اصل در پیشرفت و توسعه است. زور میبرد، ولی ممکن است.
آنچه طی این دو دهه در شیرین عسل اتفاق افتاده را تا شکل گیری هلدینگ میتوانید توضیح دهید تا ابعاد بخشهای مختلف کاری شیرین عسل بهتر تصویر شود؟
ساخت و تجهیز کارخانهی فرآوری دانههای روغنی و کاکائوی «گروه صنایع غذایی شیرین عسل»، به عنوان اولین و بزرگترین مجموعهی تولید پودر کاکائو، خمیر کاکائو، کرهی کاکائو، شکلات و فرآوردههای کاکائویی در خاورمیانه، یکی از مهمترین اقدامات ما بود. با بهرهبرداری از این مجموعهی عظیم صنعتی، «گروه صنایع غذایی شیرین عسل» تحولی بنیادین در صنعت غذایی کشور ایجاد نمود که ثمرات ارزشمند این سرمایهگذاریها و حرکتهای پویا، به صورت گامی نو در جهت رشد و شکوفایی کشور و جلوگیری از خروج مقادیر متنابهی ارز، برای ورود اجناس خارجی، متجلی شد.
با توجه به آنکه پودر کاکائو و سایر مشتقات کاکائو از مواد اولیهی استراتژیک و اساسی کارخانجات صنایع غذایی و شیرینی و شکلات کشور و همچنین اصناف، قنادیها، شیرینی فروشیها و کارگاههای کوچک صنعتی میباشد و از این بابت کشور شدیداً به منابع خارجی متکی بود؛ سالیانه مقادیر بسیاری ارز جهت ورود پودر کاکائو و سایر مشتقات کاکائو صرف میشد که با بهرهبرداری از مجتمع عظیم فرآوری دانههای روغنی و کاکائو، نیازهای کشور کاملاً تأمین شده است که بخشی از محصولات آن نیز جهت صادرات و عرضه به بازارهای جهانی از جمله اروپا منظور میشود.
این مجموعهی عظیم صنعتی قادر است شکلات را مستقیماً از دانهی کاکائو تولید نموده و از لحاظ کیفیت و مرغوبیت تولید نیز با معتبرترین تولیدکنندگان جهانی رقابت نماید. این کارخانجات به صورت تمام اتوماتیک با بهرهگیری از تکنولوژی روز و پیشرفته و با برخورداری از سیستمهای کنترل دقیق کامپیوتری و مدرن اداره میشوند. از جمله مشخصههای کارخانجات فرآوری دانههای روغنی کاکائوی تبریز، وابسته به صنایع غذایی شیرین عسل، استفاده از دانش روز جهانی و تکنولوژی بسیار پیشرفته از جمله بهکارگیری پیشرفتهترین روباتها در فرآیند تولید و بسته بندی است.
پس دلیل اینکه به شما لقب سلطان کاکائوی ایران را دادهاند نیز مشخص شد! یکی از شایعاتی که در مورد شما وجود دارد این است که از طریق رانت مجوز انحصاری تولید و توزیع کاکائو در ایران را گرفته اید. این موضوع صحت دارد؟
نمیدانم حالا لقب سلطان از چه باب داده شده، ولیکن ما با توجه به نیاز صنعت شیرینی، شکلات و در جهت رفع این نیاز، با سرمایهگذاری قابل توجهی در یک مجموعه به وسعت 36 هزار متر مربع این کار را انجام دادیم. البته این مجموعه در سال 1386 دچار آتشسوزی شد که آنجا هم تهمت زدند که کار خودشان بوده. کدام عقل سلیم چنین کاری با خود میکند، نمیدانم! 26 میلیارد تومان، ضرری بود که از آن آتشسوزی برای مجموعهی شیرین عسل برجا ماند، اما قطار در حال حرکت را نمیشود به این آسانی متوقف کرد و شش ماه بعد توانستیم با همت نیروهای پرتلاش خود آن مجموعه را مجدداً راه اندازی کنیم.
موضوع رانت را تأیید یا تکذیب نکردید؟! معمولاً آدمهایی که خارج از تصور عموم مردم در ایران به موفقیت می رسند، در ارتباط با کارهایشان حرف،حدیث و شایعه زیاداست. شما به عنوان یکی از کارآفرینان خوشفکر و ارزشمند کشور نیز از این قاعده مستثنی نیستید. چه شایعاتی در مورد خودتان شنیدید؟ آیا واقعیت دارد که سهام عمدهی شیرین عسل متعلق به یکی از مسئولین کشوری است؟
ببینید، بنده نه از لحاظ وقت و زمان و نه از لحاظ تیپ شخصیتی به دنبال حاشیه نیستم. از دیدگاه من در ایران هر کسی که می خواهد به قله برسد باید تحمل همه نوع حمله اعم از دزدی، رانت، شراکت با آقازاده ها و.... داشته باشد. ما وظیفه خودمان را انجام میدهیم. انتظار هم نداریم که همه بگویند ایشان آدم خوبی است. میخواهیم تا جایی که توان داریم برای کشورمان ایران مفید باشیم، شعار هم نمی دهیم. ما عاشق کار و ایران هستیم. بعد از آن هم عاشق خدمت به منطقهی آذربایجان. من خودم را آدم بداخلاقی میدانم ولی صریح و رک. ایرانیها همیشه از داخل بیشتر ضربه خوردند تا از مسائل خارجی. ما دو راه بیشتر نداریم یا باید برویم یا باید بمانیم و بسازیم. ما راه دوم را انتخاب کردیم.
شیرین عسل بعد از چندسال مجموعه هایی را در کنار خود ایجاد کرد که یکی از آنها همین آذرسام بود، می شود برای آگاهی مخاطب در مورد این مجموعه ها هم توضیحی بدهید؟
ما برای آنکه در زمینهی چاپ و بستهبندی دچار مشکل نباشیم و بحثهای خلاقانهی خود را بتوانیم مدیریت کنیم، سه مجموعهی کارتن انصار و چاپ آذر سام و آسیاپک آذر را ایجاد کردیم.
«شرکت کارتن انصار تبریز» به عنوان یکی از بزرگترین کارخانجات کارتن سازی کشور در زمینی به مساحت 4 هکتار، با ماشینآلاتی پیشرفته و کادری مجرب شروع بکار نمود. این واحد تولیدی هم اینک توان تولید سالانه 50 هزار تن انواع مقوای مورد مصرف در بخشهای مختلف صنعت را دارا بوده و تولیدات آن انـــواع شیت مقوای کنگرهای شامل سه لایه و پنج لایه است که با در اختیار داشتن ماشینهای چاپ دو رنگ و چهار رنگ تمام اتوماتیک، ماشین کلیشه سازی و بخش تولید کاغذ که با ظرفیت تولید سالیانه 18 هزار تن در دست احداث میباشد، امکان انجام کلیه سفارشات چاپی بر روی کارتنها و جعبههای خود را دارد و با در اختیار داشتن ماشین روتاری دایکات اتوماتیک، توان قابل قبولی برای تولید انواع کارتنهای دایکاتی را داراست.
«شرکت گسترش صنایع چاپ و بسته بندی آذرسان» با بهکارگیری جدیدترین ماشین آلات صنعتی اروپائی و بهرهگیری از آخرین دستاوردهای دانش فنی روز دنیا، در مساحت 60 هکتار تأسیس گردید. در مرحله اول هدف از تأسیس آن، تأمین نیازهای بسته بندی گروه صنایع غذایی شیرین عسل بود؛ ولی اینک با گسترش، نوآوری و تنوع محصولات تولیدی، تبدیل به بزرگترین شرکت چاپ روتوگراور در ایران گردیده است. کیفیت و تنوع محصولات این شرکت علاوه بر تأمین نیازهای داخلی ایران به کشورهای منطقه نیز راه پیدا کرده است.
«شرکت آسیا پک آذر» نیز در زمینی به مساحت 76 هزار متر مربع ایجاد شد. این شرکت اولین تولیدکننده فیلم BOPP در شمال غرب ایران است که دارای ظرفیت تولیدی 9 هزار تن در سال میباشد.
عمده مصرف فیلم BOPP تولیدی این شرکت برای لفافههای بسته بندی مورد مصرف در صنایع غذایی است. این شرکت به علت استفاده از تکنولوژی روز و بهکارگیری خواص پلیمرها در تولیدات خود، از نظر محصول تولید شده دارای ویژگی خاصی بوده و در بازار ایران نسبت به محصولات قبلی بستهبندی دارای برتریهای ویژهای (استحکام بالا و نفوذناپذیری در مقابل هوا و رطوبت) میباشد که تولیدات آن دارای استانداردهای ملی و جهانی بوده و با محصولات شرکتهای خارجی قابل رقابت است.
«شرکت صنایع غذایی سپهر آذربایجان» از دیگر مجموعههای ماست. این شرکت در زمینی به مساحت 56 هزار متر مربع و زیربنای چهار هزار و 960 متر مربع ایجاد شده است. از عمده فعالیتهای اصلی شرکت میتوان به تولید انواع بیسکویت شکلاتی، کراکر، کیک، شکلات، تافی و پاستیل اشاره کرد.
یکی از کارهای عجیب، غریب و خارقالعاده مجموعه شما در شبستر و در اطراف دریاچه ارومیه اتفاق افتاده که حتماً برای مخاطبان جالب است، داستان از چه قرار بود؟
داستان خاصی نیست. ما دو هزار و 300 هکتار زمین لمیزرع را حوالی شبستر تبدیل به کسب و کار نمودیم. یک گاوداری با 10 هزار رأس گاو و یک مرغداری با دو میلیون و 700 هزار قطعه جوجه ایجاد کردیم که با استفاده از کلسیم پوست تخممرغهای تولیدی این مجموعه و تزریق آن به زمین، به کاشت گوجه فرنگی پرداختیم. برای فرآوری محصولات فوق نیز از ماشینآلات مدرن و تمام اتوماتیک ساخت داخل کشور، سیستمهای شستشوی مدرن و بسته بندی آنپکت به علاوه قوطی و ظروف فلزی استفاده میشود.
ظرفیت فعلی این کارخانه با 120 روز کارکرد 240 هزار تن گوجه فرنگی است که در تولید رب گوجه فرنگی به میزان 60 هزار تن مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه شرکت از واحد R&D بسیار قوی برخوردار است، انتخاب بذر مناسب مورد نیاز، توسط کارشناسان خبره انجام میگیرد. بذرها با دستگاههای پیشرفته در خاک منطقه و با استفاده از کودهای طبیعی تولید شده در گروه صنعتی، در گلخانه های متعلق به شرکت، با نظارت واحدهای مهندسی زراعی کاشته شده و نشاء مناسب جهت کاشت به مزارع منتقل میشود.
محصول نهایی نیز با بهره از نیروی انسانی محلی از مزارع چیده شده و جهت فرآیندهای تکمیلی به کارخانه منتقل میگردد. در مراحل اول بعد از تعیین کیفیت محصول، مطابق با استاندارد تحویل گرفته، شستشوی گوجه فرنگی در سه مرحله انجام میگیرد و بعد از ورود به دستگاه میتوان با بریکسهای متفاوت محصولات مختلف گوجه فرنگی تولید و بسته بندی شده و به صورت 500 گرم و 1000 گرم و 5 کیلو گرم و آنپکت بسته بندی میگردند. این شرکت آمادگی دارد تمام نیازمندیهای مشتریان خود را در تمامی کشورها به صورت C&F تحویل داده و بر اساس نیاز مشتری تولید نماید.
محصولات تولیدی این شرکت دارای استانداردهای ملی ایران و اتحادیهی اروپا میباشد. لازم به ذکر است که کنترل عملیات کشت و صنعت این محصولات باارزش با استفاده از جدیدترین تکنولوژیهای کشاورزی و صنعتی، موجب تولید بهترین رب گوجه فرنگی کشور و جهان گردیده است.
ما اعتقاد داریم که تولید بهترین رب گوجه فرنگی منوط به تولید بهترین گوجه فرنگی است تا ضمن داشتن خصوصیات فیزیکی و ظاهری مناسب از نظر باقیماندهی نیترات سیتریک و همچنین بقایای سموم شیمیایی بایستی به ترتیب به حداقل میزان (کمتر از 50 P.P.M) و فاقد باقیماندهی سموم باشد.
عده ای شما را مسیحای صنعت غذا میدانند چرا که واحدهای رو به مرگ را تحویل گرفته و به سود دهی میرسانید، مانند شهد سهند و سالمین. این موضوع چقدر به واقعیت نزدیک است؟
این لقب را از شما میشنوم و خیلی به این القاب غره نمیشوم. بله ما واحدهایی مثل «شهد سهند»، «سالمین» و «شیرین عسل سبلان» را خریداری کردیم و آنها را از وضعیتهای نامطلوبی که داشتند به جایگاه مطلوب سوق دادیم. «شهد سهند» هم اکنون بهترین کنسانتره را در سه شیفت کاری تولید میکند و محصولاتش حتی به آلمان هم صادر میکند. کنسانترهی واقعی و نه مخلوط با گلوکز کیلویی هزار تومان. در کار ما کیفیت و سلامت کار اصل اساسی است. من آنچه که خودم دوست دارم بخورم را تولید میکنم. فرمولها را خودمان ایجاد میکنیم. مثل آشپزها که از یک نوع گوشت امکان دارد کبابهایی با طعمهای مختلف بپزند که یکی مورد علاقهی ما باشد و دیگری اصلاً قابل خوردن نباشد.
ما در «شیرین عسل سبلان» با توجه به موقعیت کارخانه، محصول چیپس سیب زمینیای را تولید میکنیم که به نظرمان باید چیپس این شکلی باشد، محصولی که اسانس شیمایی ندارد. یعنی از هر لحاظ به سلامت آن اطمینان داشته باشیم. درست است که سودده نیست، ولی باب میل خودمان هست و برای احترام به مشتریان و مردم تولید میشود.
شاید کمتر کسی را در کشور میتوان یافت که با نام «سالمین» آشنا نباشد. آنهایی که سن و سالی از آنها گذشته هنوز هم «تیتاپ» را به عنوان نخستین محصول «سالمین» و یکی از محبوبترین خوراکیهای دوران مدرسه به یاد دارند. چه بسا روزهایی که با محصولات این شرکت به مدرسه رفتیم و از خوردن آنها لذت بردیم. عمده سهام این شرکت تا سال 1381 با حدود76.33 درصد متعلق به سرمایهگذاری شاهد و تا سال 1382 با حدود 14.99 درصد متعلق به سازمان صنایع ملی ایران بود. لکن سهام شرکتهای مذکور در سنوات ذکر شده توسط شرکتهای «اعتبار صنایع کیش»، «فرآوردههای دانههای روغنی کاکائو تبریز» و «شیرین عسل» که همگی در یک مجموعهی صنعتی قرار داشت، خریداری گردید.
«سالمین» با توجه به تولید محصولاتی با کیفیت و تنوع بالا، هدفی را جز حفظ سلامت و تندرستی کودکان، دانشآموزان و آحاد مردم دنبال نمیکند. شرکتی که خاطرهی خوشی را در ذهن تمام ایرانیان برجای گذاشته است.
داستان شکلگیری دانشگاه شیرین عسل چیست؟ مجموعه ای عظیم که یکی از ویژگیهای خاص مجموعه شماست. شایع است که شیرین عسل برای فرار مالیاتی این مجموعه را ایجاد کرده است؟ آیا به اهدافتان در این مورد رسیدهاید؟
جالب است. نمی دانم کسانیکه این شایعات را ایجاد می کنند سواد دارند و یا اگر ندارند از کسی که آگاهی دارد می توانند لااقل سئوال کنند. ایجاد دانشگاه و پرداخت مالیات چه ارتباطی باهم دارد من که تا به حال نشنیده ام. اگر می شود چند تا دانشگاه دیگر هم بزنیم(باخنده)!
این مرکز زیر نظر دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استان آذربایجان شرقی و وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، به منظور آموزش کیفی و عملی دانشجویان رشتههای مختلف با بهرهبرداری از امکانات و ظرفیتهای گستردهی آموزشی و تحقیقاتی گروه صنایع غذایی شیرین عسل و مراکز و کارخانجات تولیدی وابسته، دارای آزمایشگاهها و کارگاههای مجهز، سایت کامپیوتری با امکان اتصال به اینترنت، استفاده از وسایل کمک آموزشی و مدرن مانند برد هوشمند، ویدئو پروژکتور، اسلاید و وسایل سمعی و بصری گوناگون است.
در مرکز آموزش علمی کاربردی شیرین عسل، ضمن آموزش نیروهای شاغل و پذیرش دانشجو از سراسر کشور و چندین دورهی فراغت از تحصیل، در حال حاضر بیش از 700 نفر دانشجو مشغول به تحصیل میباشند.
در این مرکز آموزشی، بازدیدهای علمی و اجرای دورههای کارآموزی در کارخانجات و صنایع مرتبط، برگزاری کارگاههای آموزشی تخصصی از یک سو و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در حوزه های گوناگون از سوی دیگر، زمینههای ارتقاء علمی و فرهنگی دانشجویان را فراهم و بستر ارتباط عملی صنعت و دانشگاه را در جهت رشد و توسعه همه جانبه فراهم نموده است.
اما اگر از من بپرسید که راضی هستید یا نه، با تمام وجود میگویم نه! چرا که این مرکز آنطوریکه من دوست دارم اداره نمیشود و مطابق با نیاز ما و کارآفرینان آموزش داده نمیشه و هر جا که ما خواستیم نظر بدهیم قوانین وزارت علوم دست و بال ما را بسته است، پس ایدهآل بنده نیست.
موقعیت فعلی گروه صنایع غذایی شیرین عسل را چگونه ارزیابی میکنید و مشکلات پیش روی صنعت شما چه مواردی است؟
با توجه به آمار نشریات معتبر، شیرین عسل بزرگترین تولیدکنندهی صنایع غذایی در خاورمیانه است، چه از نظر حجم و چه از نظر تنوع تولید. هشت هزار و 700 نفر در این گروه فعالیت مستقیم دارند که خروجی این فعالیت 300 هزار تن محصول در سال بوده است. شیرین عسل تنها تولید کنندهی محصولات شیرینی و شکلات است که در نمایشگاه «شهر سالم» شرکت نموده است.
شیرین عسل برای اولین بار کیک غنی شده با آهن و ویتامین را جهت جبران کم خونی در مصرف کنندگان مخصوصاً دانش آموزان و زنان تولید و به بازار عرضه نمود. یک روزی ما حسرت محصولات ترکیه را میخوردیم. الان چیزی نیست که آنها در این صنعت از ما جلو باشند، هیچ ترسی هم نداریم و با افتخار داریم با آنها رقابت میکنیم.
مشکلات ما هم مثل بقیهی صنعتگران است. الان ما در یک گذر صنعتی هستیم که تحت هر شرایطی باید از آن بگذریم. تولیدکننده و سرمایهگذار جایی میرود که سود بیشتری داشته باشد. وقتی میبینیم که تورم و سود در تولید تناسبی باهم ندارند، من تولید کننده از تبدیل مواد اولیه به کالا خودداری میکنم. مشکل ما مشکل اقتصاد کلان ایران است که نقدینگی در جامعه توسط دولت و بانک مرکزی به سطح وحشتناکی رسیده است.
تولیدکنندههایی مثل ما چارهای جز تولید ندارند چرا که در اتوبان یک طرفهای افتادند که جزء اولین اتومبیلها هستند و چارهای جز راندن ندارند. چرا که هرگونه تأمل، عواقب ناگواری برای آنها خواهد داشت. الان مردم دنبال سود آنی هستند و کسی نمیآید برای آینده بکارد. ما چاره نداریم و فقط دعا میکنیم که این کاشتنها توسط یک عده عاشق ادامه پیدا کند.
رمز موفقیت شما چه بوده و برای موفقیت در هر کاری برای جوانترها چه پیشنهادی دارید؟ آیا الان بدون سرمایه میشود کاری را شروع کرد؟
یکی از عوامل موفقیت ما تمرکز در صنعت غذا بوده است. ارتباط مستحکم با مشتریان، تحقیق و تفحص مداوم، نوآوری و خلاقیت، در دسترس بودن کالا، ایجاد ارتباط مستمر با محافل و مراکز علمی و تحقیقاتی از دیگر عواملی بوده که شاید اگر ما موفقیتی داشته باشیم، در این زمینه موفقیت نقش داشته است. من مهمترین عامل را داشتن ایده میدانم. شما اگر ایده داشته باشید و پشتکار، اگر کل سرمایهتان را هم ازشما بگیرند باز هم موفق میشوید. روزی از راکفلر پرسیدند اگر کل سرمایهات را از دست بدهی چه کار میکنی؟ گفت وسایل واکس زدن پیدا میکنم و می روم جلوی یک کلیسا و هرکس که رد شد کفش هایش را طوری واکس میزنم که باورشان نشود. کم کم با اطمینانی که به من پیدا میکنند، برایم زمینه و بستری برای پیشرفت را فراهم میکنند و چون من خلاقیت دارم، حتماً دوباره برمیگردم سر جای خودم!
شما باید اول تکلیف ات را با خودتان مشخص کنید! شما تا من نخواهم نمیتوانید برای من کت و شلوار بدوزید! پس خواستن از همه چیز مهمتر است! تربیت دوران کودکی شما را بار میآورد که چه کسی بشوید. وقتی تصمیم گرفتید حتماً همان میشوید!
سؤال آخر از یونس ژائله، چه آرزویی دارید که هنوز به آن نرسیدید؟
آذربایجان منطقه ای خاص است با مردم خاص و با توانمندیهای خاص، زحمتکش و بی نظیر. از روی تعصب صحبت نمیکنم. ولی از شما میپرسم چه چیزی اینجا امکانپذیر نیست؟ با پتانسیلهای موجود، آذربایجان میتواند کل غذای ایران را تأمین کند. من توان توجه و خواسته برای کل ملت شریف ایران را ندارم ولی آرزوی دست نیافتهی فعلی من این است که ملت ایران به صورت عام و منطقهی آذربایجان به صورت خاص، خوشحال و خندان باشند و یک جمعیت شاداب داشته باشیم. در کنار هم خوب کار کنیم، چرا که من دشمن کسی هستم که کار نکند. ما در اینجا کار غیر ممکن نداریم. نباید به خاطر 500 میلیون دلار هزینه، دریاچهی ارومیه به ورطهی مرگ برود. همه در کنار هم کمک کنیم هر کسی در وسع خودش و در منطقهی خودش با شادابی به زندگی ادامه بدهیم.
نویسنده: دکتر بیوک تاجری - 1391/6/19
..........................
گفت و گو از جعفر محرم پور