به گزارش جهان، تجربه شکست انقلاب های بزرگ تاریخ و انحراف از جهت گیری های اصلی آنها، ترس از تکرار این تجربه تلخ در انقلاب اسلامی را نزد رهبران جمهوری اسلامی و ملت مسلمان آن به یک دغدغه تبدیل کرده است. هر چند با وجود جوهره ای به نام اسلام در تمام حرکت های این انقلاب و حضور ولی فقیه که «جایگاه مهندسی نظام، حفظ خط، جهت نظام و جلوگیری از انحراف» را بر عهده دارد، این مقایسه و نگرانی بعد دیگری پیدا می کند. و آن اینکه تا چه میزان در تحقق شعارهای انقلاب موفق خواهیم بود؟
در این سال ها نه تنها انقلاب و آرمان های آن حفظ شده بلکه در بسیاری از زمینه ها شاهد رشد و شکوفایی آن بوده ایم. ذکر این نکته ضروری است که تمام این پیشرفتها در شرایطی روی می دهد که نظام جمهوری اسلامی از نخستین روزهای شکل گیری، با چالش ها و فشارهای گوناگون درگیر بوده است. در این یادداشت، به گوشه ای از این پیشرفت ها که مرهون رهبری 25 ساله آیت الله خامنه ای می باشد اشاره می کنیم.
فتح قله های علمبرخلاف تصور رایج درباره علم در ایران، نگاه رهبر انقلاب به مقوله علم آموزی تنها دانایی، بدست آوردن شغل، پیشرفت در فناوری و تسهیل زندگی مادی نیست، بلکه کارکرد اصلی علم را «اقتدار آفرینی» می دانند. به همین دلیل ایشان با کسب آشنایی از علوم و رشته های جدید علمی در دنیا، و تکیه بر استعداد نخبگان و دانشجویان و تلاش مسئولین اجرایی به گفتمان سازی(جنبش نرم افزاری و نهضت علمی...)و حمایت مادی و معنوی از نهادها و موسسات علمی پرداختند.
نتیجه این توجهات، پیشرفت در عرصه ای بود که از یک طرف به دلیل بی مبالاتی حکام طاغوتی در ایران دچار چندین قرن عقب ماندگی شده بود و از طرف دیگر مستکبران جهان در آن زمینه ها «منطقه ی ممنوعه ای از علوم» بوجود آورده بودند.
«حالا فناوری هستهای تصادفاً معروف شده است و همه توجه دارند(هم در کشور، هم در دنیا ) لیکن فقط این نیست؛ فناوری هستهای هست، علوم هوافضا هست، علوم پزشکی هست- خوشبختانه امروز کشور ما حائز رشتههای بسیار مهم و دست نیافتنی پزشکی است و کارهای بزرگ پزشکی در این کشور انجام میگیرد- زیست فناوری هست، نانوفناوری که از علوم جدید و دانش های نوین دنیاست، رادیو داروها، شبیهسازی، ساخت ابررایانه ها هست؛ سلول های بنیادی که یکی از بزرگترین کارها در عرصهی علم است، هست؛ رادیوداروهای مهم و داروهای ضد سرطان هست؛ و این فهرست ادامه دارد.»
«مراکز جهانی اعلام میکنند که رشد علمی ایران گاهی یازده برابر، گاهی سیزده برابر در آمارهای گوناگون، نسبت به رشد علمی متوسط دنیا جلو است! البته معنایش این نیست که ما از لحاظ علمی جلوتر از همهی مراکز دنیا هستیم؛ نه، ما عقبماندگی مان زیاد است، رشدمان سریع است. اگر به این رشد با همین سرعت ادامه بدهیم، ممکن است در سالهای آینده، ده سال دیگر، پانزده سال دیگر در رتبههای اول دنیا قرار بگیریم در همهی بخشهای دانش و فناوری، اما الان هنوز نه، الان وسط راهیم، داریم حرکت میکنیم.»[1]
البته پیشرفت انقلاب اسلامی در علم محدود به تکنولوژی و فناوری نبوده بلکه بواسطه حساسیت امام خمینی(ره) و تاکیدات و پیگیرهای رهبر انقلاب در حوزه های نرم افزاری و تحول و ارتقای علوم انسانی- اسلامی شاهد تقویت و رشد «عقبه ی تئوریک نظام» بوده ایم.
این دغدغه و حساسیت از آن جا ناشی می شود که «طرح اسلام به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یک آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسان ها یکی از فوری ترین ضروریات مذهبی است ... چون عموما بحث ها ذهنی و دور از حیطه تاثیر عملی و عینی و مخصوصا اجتماعی، انجام گرفته، بیش از معرفت ذهنی به بار نیاورده و نسبت به زندگی جمعی انسانها، به ویژه نسبت به تعیین شکل و قواره جامعه، تعهد و تکلیف و حتی نظریه روشن و مشخصی را ارائه نداده است.»
با وقوع انقلاب این ضرورت بیش از پیش احساس می شود، ایشان در دوره رهبری خویش بارها حوزه علمیه را به فعالیت در این عرصه تشویق می کنند و از طرفی خواستار تغییر نگرش جدی دانشگاهیان از نهضت ترجمه گرایی به تولید علوم انسانی- اسلامی می شوند.
هر چند امروزه با آرمانهای علمی در حوزه نرم افزاری فاصله زیادی داریم اما باید به خاطر داشت که در میان بخش قابل توجهی از طلاب و دانشجویان نسل سوم انقلاب اسلامی ادبیات تغییر و تحول علوم انسانی و گسترش فقه به حوزه های اجتماعی به ادبیات غالب تبدیل شده است. این درحالی است که در سالیان نه چندان دور صحبت از الگوهای پیشرفت مبتنی بر آموزه های اسلام، تمسخر و استهزا نخبگان علمی و حوزوی را به همراه داشت. لذا به نظر می رسد حرکت آغاز شده با حمایت های مجدانه رهبر انقلاب در سال های نه چندان دور ثمرات شگفت آوری را نمایان خواهد ساخت که در تارخ اسلام بی سابقه بوده است.
ایران؛ قدرت برتر منطقه ایاهتمام به امور مستضعفان عالم به خصوص مسلمانان منطقه، جزو ویژگی های بارز علمای شیعه محسوب می شود. امام خمینی(ره) و سپس آیت الله خامنه ای پس از انقلاب اسلامی زمینه ساز حرکت هایی در منطقه شدند که در نتیجه آن امروزه بسیاری واله و شیدای آرمان های والای جمهوری اسلامی گشته اند.
یکی از آن آرمانها مسئله پایان بخشیدن به درگیری و خشونت مذهبی و برقراری اتحاد میان فرقه های مذهبی بود.
رهبر انقلاب در زمان ریاست جمهوری توجه ویژه ای برای نهضت های آزادی بخش در فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و سایر کشورها داشتند. این نگاه در زمان رهبری ایشان و با توجه به جایگاه ولی امر مسلمین جهان، در قالب دو نهاد نو پای «مجمع تقریب مذاهب اسلامی» -که مهمترین کارکرد آن برقراری وحدت میان مسلمین جهان است و «مجمع جهانی اهل بیت(ع)» -که وظیفه آن پیگیری و رسیدگی به امور و احوال شیعیان جهان بود- وسعت پیدا کرد.
تقریب مذاهب حرکت پر برکتی بود که در گذشته ی نه چندان دور از سوی علمای بزرگ سنی از جمله مرحوم شلتوت، مرحوم مدنی و مرحوم مراغهای و از علمای بزرگ شیعه مرحوم بروجردی، مرحوم شهرستانی و مرحوم کاشفالغطا تاسیس شد و علیرغم تاثیراتی که در جهان اسلام داشتند، با درگذشت رهبرانش به فراموشی سپرده شد.
با تاسیس مجمع تقریب مذاهب و نظارت آیت الله خامنه ای این حرکت بزرگ دوباره احیا شد. در گامهای آغازین استراتژی تقریب مذاهب تهیه شد و به تصویب رسید. مجمع عمومی تقریب با شرکت بیش از 150 شخصیت از همه مذاهب جهانی منعقد و برنامه 10 سالهاش تنظیم شد. حرکت مجمع تقریب گسترش پیدا کرد. مجامع جهانی بزرگ اسلامی استقرار گرفت. «ایسسکو» بزرگترین سازمان فرهنگی جهان، تقریب را از اهداف خودش قرار داد و استراتژی رسمی برای تقریب نوشت.
کل جهان اسلام این استراتژی را پذیرفت هم در سطح رسمی و هم در سطح علما و هم در سطح مردمی، استقبال عظیمی از دعوت تقریب مذاهب شد. [2]
این که ایران تفکر اسلامی، حرکت بیداری اسلامی در جهان اسلام و مقاومت در برابر مستکبرین بخصوص در منطقه را هدایت میکند بیش از هر چیز دیگری مرهون تفکر و مدیریت فکری رهبر معظم انقلاب است. پیشرفت جمهوری اسلامی در سیاست خارجی محدود به خاورمیانه نبوده و پس از انقلاب به واسطه گفتمان«عزت، حکمت و مصلحت» در عرصه معادلات جهانی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. اما در این مجال اندک امکان پرداختن به سایر مصادیق از جمله مذاکرات هسته ای، سوریه و... وجود ندارد.
اقتدار نظامی در جهانحضور در میدان های جنگ، فرماندهی ستاد جنگ های نامنظم، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع، معاونت وزیر دفاع و در نهایت فرماندهی کل نیروهای مسلح کشور به همراه حضور عملیاتی در صحنه جنگ، توانست برای رهبر جدید ایران تجربه قابل ملاحظهای را در حوزه نظامی و دانش استراتژیک فراهم آورد، به گونهای که کمتر کسی در درایت ایشان در امر رهبری نظامی، که یکی از اصلیترین وجوه رهبری کشور، انقلاب و فرماندهی کل قوا است، تردید داشته است. همین مساله، اعتماد و اعتقاد نیروهای مسلح را به صحت تصمیمات رهبری روزافزون کرده است.
در شرایط فعلی هیچکس تردید ندارد که پیشرفتهای نظامی ایران در عرصه فناوری نظامی و ساخت سلاح و تجهیزات و گسترش حوزه نفوذ و قدرت منطقهای ایران، محصول هوشمندی رهبری و آگاهی و درایت شخص ایشان در حوزه نظامی و استراتژیک کشور است و همین فهم استراتژیک بود که سبب شد کشور، در میان بحران های بسیار سخت نظامی منطقه نظیر حمله عراق به کویت، حمله آمریکا به عراق در دو مرحله و حمله آمریکا به افغانستان، گزندی نبیند و فراتر از دیگر کشورها در آرامش و امنیت به سر برد.[3]
در حال حاضر بیشتر جنگ افزارهایی که در ارگانهای نظامی به کار گرفته می شود ساخت کارخانجات داخل است. پیشرفت های قابل ملاحظه ای که در تولید انواع موشک ها، توپ ها، خمپاره اندازها، تهیه قطعات یدکی هلکوپترها و هواپیماها و سیستم های کنترل راداری توسط ارتش، سپاه و وزارت دفاع حاصل شده است، نمونه های روشنی از خودکفایی نظامی به شمار می رود. علاوه بر تولید تجهیزات نظامی، ایران در حال حاضر از نظر تعمیر و نگهداری و مدرنیزه کردن سلاح های جنگی و آموزش افراد، به مرز استقلال دفاعی رسیده و به جرأت می توان گفت نیروهای مسلح ایران در حال حاضر در ردیف قویترین ارتش های دنیا قرار گرفته است.[4]
علمدار فرهنگ انقلابیانقلاب اسلامی هر چند در دست یابی به آرمان های خویش گامهای متعالی برداشته است اما همچنان در مسئله فرهنگ که مهمترین مقوله در نظام جمهوری اسلامی و جدی ترین نگرانی رهبر انقلاب است، کارنامه قابل قبولی بدست نیاورده است. علیرغم توصیه های ایشان به دولت های مختلف برای رفع مظلومیت از بخش فرهنگ، ولی توجه لازم به آن صورت نگرفت و در میان اولویت های اقتصادی و سیاسی دولت ها به فراموشی سپرده شد. البته باید یادآور شد که در هیچ کشوری فرهنگ چنین جایگاهی ندارد و ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها در بخش فرهنگ پیشرو به شمار می آید از طرف دیگر نباید فراموش کرد که انقلاب اسلامی ماهیت فرهنگی دارد.
در ادامه به بخشی از فعالیتهای فرهنگی آیت الله خامنه ای می پردازیم. ایشان ضمن اینکه از شخصیت فرهنگی و سلیقه فاخر در این عرصه برخوردارند، نسبت به این مقوله چیزی فراتر از خدمات و کالای فرهنگی است، و در واقع نگاه استراتژیک و کارشناسانه دارند. تقریبا هر حرکت فرهنگی که در کشور در حال انجام است با واسطه یا به صورت غیرمستقیم مربوط به سیاست گذاری، حمایت و نظارت ایشان است.
رهبر فرزانه انقلاب در کنار تلاش برای قانونی کردن و جنبه رسمی بخشیدن به فعالیت های فرهنگی از طریق دولت و شوراهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، اهتمام ویژه ای به فعالیت های خودجوش فرهنگی دارند.
پس از رهبری ایشان برای نخستین بار در سال 69 سیاست های کلان فرهنگی وارد برنامه ی پنج ساله توسعه شد، که به طور مشخص اعتبار ویژه حمایتی در اختیار هنرهای معاصر قرار گرفت و حمایت از سینما و تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، کتاب و مطبوعات شکل قانونی به خود پیدا کرد و در برنامه تدوین شد و به تصویب مراجع ذیربط رسید.
اما با گذشت بیش از 20 سال از این تحول عظیم تنها شاهد افزایش کمی و کیفی تولیدات و کالاهای فرهنگی هستیم. در صورتی که توقعات از فرهنگ چیزی فراتر از تولید و خدمات فرهنگی بود. نهادینه شدنِ مفاهیم انقلاب و آموزهای اسلامی اعم از فقهی و اخلاقی در بینش و منش مردم و مسئولین هدفی بود که باید فعالیتهای فرهنگی آن را محقق می کرد.
به همین دلیل است که ایشان درکنار توجه به سایر مسائل هنری، رشد فرهنگ عمومی را نیز مورد تاکید قرار می دهند. به عنوان مثال تشویق ایشان به تحلیل سیاسی و کسب بصیرت-با هدف تبدیل ملتی منزوی و بی نقش در مسایل سیاسی و کشور در دوره پهلوی، به ملتی آگاه و دارای تحلیل سیاسی- را از این منظر می توان مورد بررسی قرار داد.
«حرکت سیاسی دانشجویان و کار سیاسی در دانشگاهها چیز مثبتی است. من سالها پیش در همین حسینیه یک جملهای گفتم که آن وقت بعضی از مسئولان هم گلهمند شدند. آن جمله راجع به تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاهها بود؛ این لازم است؛ نه فقط برای اینکه دانشجو تخلیه بشود. بعضی خیال میکنند که تحرک سیاسی دانشجویان در دانشگاهها، فقط فایدهاش این است که این جوان یک خُرده تخلیه بشود؛ نه، این جوان را ما برای فردای ادارهی کشور لازم داریم. این باید سیاست را بفهمد؛ مغزش در زمینهی سیاست، مغز پخته و کارآمدی باشد؛ و اِلّا فریبش میدهند و زمینش میزنند. خوب، این لازم است؛ منتها آن چه که لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسی است.»[5]
آرمانآفرینی رهبری برای حرکت دادن و ایجاد امید و نشاط به جامعه و مسئولین از طریق نام گذاری سالانه مصداق دیگری در زمینه فرهنگ عمومی است که از نگاه کلان ایشان سرچشمه می گیرد. «توجه دادن به آرمان ها و خلق مفاهیم نو به نو از میان آنها میتواند به آفرینش افق های روشن در میان گیر و دار روزمرگی ها بیانجامد. به همین سبب هنر خلق اندیشه و آرمان متعالی را میتوان مهم ترین ویژگی فرهنگی رهبری و از اساسی ترین مؤلفه های تمایز رهبری فرهنگی در نظام اسلامی با سایر نظامها دانست.»[6]
ارتباط صمیمانه رهبر انقلاب با هنرمندان، نخبگان با تجربه و گاها جوان فرهنگی و تشکل های فرهنگی سبب شکل گیری حرکتهایی شد که امید می رود در آینده نه چندان دور بخشی از این عقب ماندگی را جبران کنند.
یکی از این ارتباطات محافل شعری ایست که سالانه در حسینه امام(ره) تشکیل می شود. این محفل صمیمانه که مهمترین جلسه شعری نیز محسوب می شود، نقش عظیمی در شعر بوجود آورده است.تا جایی که «شعر دوران انقلاب باید بخش برجستهای از اصیلترین و صادقانهترین شعر همه دوران تاریخ ایران بشمار آید. شعر فارسی هرچند در عمر هزار و دویست ساله خود و در مقاطع گوناگون به والایی و تعالی شایستهای نائل شده و نقطه های درخشانی که در ادبیات جهان می درخشند پدید آورده، لیکن هرگز به طور کامل از آمیختگی به انگیزه های غیرصمیمی و پیرایه های ناشایسته برای شعر و هنر، کاملا مبرا نبوده است .... شعر دوران انقلاب در میان همه مقاطع تاریخ طولانی، این ویژگی را دارد که تقریبا یکدست و کامل در جهت آرمان ها و هدف های والا و سخنگوی احساسات و افکار و جهتگیری های ملتی است که شاعر، از دل آن برخاسته و بدان وابسته است. شعر دوران انقلاب شعر زر و زور نیست. شعر احساسات سطحی و فردی و متوجه به آرزوها و امیال حقیر بشری نیست. زبان یک ملت و شرح حال یک امت است. انعکاسی از روح بزرگ جامعهای است که یکپارچه در جهت هدفها و آرمانهای الهی و انسانی گام برداشته و فداکاری کرده است. شعر هدفدار و سازنده مردمی است. شعر دربارها و میخانهها و عشرتکدهها نیست. شعر صحنه عظیم جهاد و سیاست و انقلاب و جهاننگری است. شعر خدایی است.»[7]
ادبیات پایداری و رمان نویسی از زمینه هایی در هنر به شمار می رود که رشد و بالندگی خود را مدیون پیگیری ها و دلگرمی ها رهبر انقلاب می داند. تشویق و تحریض نویسندگان برای به تصویر کشیدن گنجینه ی گرانبهای دفاع مقدس در سالهای اخیر سبب شد تا اکنون آثار فاخر بسیاری در این زمینه نگاشته شود.
مجموع فعالیتهایی فرهنگی رهبری در طول 25 سال، در فضایی که بسیاری متوجه هشدارهای ایشان مبنی بر تهاجم فرهنگی نمی شدند بسیار چشمگیر بوده است. ایشان با بالا بردن نقش و جایگاه هنرمند و فرهنگ سازان جامعه و تبیین های متوالی از عرصه فرهنگی فضایی ایجاد کردند که بواسطه آن امروزه نسل سومی در مقایسه با نسل های قبل از خود دارای نگاهی عمیق و مبتکر است.
پیشرفت عادلانه اقتصادنگاهی به اظهارات و مواضع حضرتآیتالله خامنهای نشان میدهد که ایشان در حوزه مسائل اقتصادی چند مساله مهم را مورد تاکید قرار میدهند. از جمله این مسائل میتوان به ضرورت اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و واگذاری تصدیهای دولتی به بخش خصوصی به عنوان مقدمه رسیدن به اهداف سند چشمانداز 20 ساله کشور، خودکفایی در محصولات استراتژیک، مبارزه جدی با قاچاق و مفاسد اقتصادی، رسیدگی به وضعیت معیشتی محرومان، صرفهجویی و توسعه اقتصادی توام با عدالتگستری اشاره کرد.
در این بخش به سه مورد از نوآوری ها و حساسیت های رهبر انقلاب در حوزه اقتصاد اشاره می کنیم:* سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسیبه اذعان بسیاری از کارشناسان اقتصادی ایده سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی که از طرف آیت الله خامنه ای مطرح شد، زمینه تحول عمیقی را در اقتصاد کشور بوجود آورد.
«بعد که آن سیاستها ابلاغ شد، اصلاً وضع مسئلهی اقتصاد عوض شد؛ در واقع حرکت جدیدی در اقتصاد کشور آغاز شد. لذا مقایسهی با قبل از آن دوران، مقایسهی تعیینکنندهای نیست. در همین دوران، ما بایستی ببینیم در باب اصل 44 چه کار کردیم؛ این مهم است. ببینید، روح اصل 44 هم این بود که ما بتوانیم اولاً سرمایههای مردم و بعد مدیریت مردم را وارد عرصهی اقتصاد کنیم. باید سرمایههای مردم و مدیریت مردم- بخش خصوصی- وارد عرصهی اقتصاد بشود؛ والّا اگر مدیریتها دولتی باقی ماند، آن مقصود حاصل نخواهد شد. البته در همان محدودهای که این سیاستها اجازه میدهند و با همان رعایتهائی که در قانون پیشبینی شده -که قانون هم قانون دقیقی است، قانون خوبی است- این را باید رعایت کنید.»[8] بسیاری از پیشرفت های اقتصادی انقلاب مرهون ابلاغ این سیاست هاست.
* اقتصاد اسلامیآیت الله خامنه ای در هر فرصتی در جمع طلاب و حوزویان نیاز های کشور را مطرح کرده و از ایشان درخواست می کنند تا در زمینه مسائل مستحدثه از نظام اسلامی پشتیبانی فکری و نظری کنند. پس از پافشاری رهبر انقلاب به اقتصاد اسلامی برای نخستین بار در حوزه کرسی های فقه حکومتی با موضوع اقتصاد اسلامی بوجود آمد. هر چند این حرکت نو پاست اما به مرور زمان شاهد احساس مسئولیت قشر عظیمی از طلاب در برابر نیازهای علمی نظام هستیم.
«در زمینهی اقتصاد، مسائل تازهای وجود دارد. مثلاً ما بانکداری اسلامی را به وجود آوردهایم. امروز مسائل تازهای در زمینهی پول و بانکداری وجود دارد؛ اینها را بایستی حل کرد؛ باید اینها را در بانکداری اسلامی - بانکداری بدون ربا - دید. کی باید اینها را انجام بدهد؟ فقه متکفل این چیزهاست. البته من همینجا عرض بکنم که نیاز ما به کرسیهای بحث آزاد فقهی در حوزهی قم -که مهمترین حوزههاست- برآورده نشده است. من این را الان اینجا عرض میکنم - آقایانی هم از قم اینجا تشریف دارید - این نیاز برآورده نشده. در قم باید درسهای خارجِ استدلالیِ قویای مخصوص فقه حکومتی وجود داشته باشد تا مسائل جدید حکومتی و چالشهائی را که بر سر راه حکومت قرار میگیرد و مسائل نو به نو را که هی برای ما دارد پیش میآید، از لحاظ فقهی مشخص کنند، روشن کنند، بحث کنند، بحثهای متین فقهی انجام بگیرد؛ بعد این بحث ها میآید دست روشنفکران و نخبگان گوناگون دانشگاهی و غیر دانشگاهی، اینها را به فرآوردههائی تبدیل میکنند که برای افکار عموم، برای افکار دانشجویان، برای افکار ملتهای دیگر قابل استفاده است. این کار بایستی انجام بگیرد، ما این را لازم داریم. محصول این کاوشهای عالمانه میتواند در معرض استفادهی ملتها و نخبگان دیگر کشورها هم قرار بگیرد.»[9]
* عدالت اقتصادیرهبر معظم انقلاب اسلامی توجه ویژهای نیز به وضعیت معیشتی اقشار محروم و کم درآمد جامعه داشتهاند و در مناسبتهای مختلف نسبت به تامین امکانات زندگی برای این قشر به مسوولان تذکر دادهاند. «اقشار محروم، مستضعف و کم درآمد که هر گونه افزایش قیمتی در زندگی شخصی آنان اثر میگذارد، باید تحت حمایت و پوشش قرار گیرند و مسوولان بخشهای مختلف اقتصادی و کار و تولید باید با برنامهریزی درست خود به نحوی به محرومان و مستضعفان کمک کنند تا این ملت بتواند اقتصاد کشور را شکوفا کند.»
تکیه دائم ایشان بر عدالت اجتماعی در فضایی انجام می شد که دولت سازندگی و اصلاحات علیرغم پیشرفت در شاخص های اقتصادی و افزایش ثروت نسبت به قشر محروم جامعه کم توجه بودند، و اگر ایشان بر پیشرفت اقتصاد و توزیع منابع ثروت به صورت عادلانه اصرار نمی کردند، معلوم نبود چه بر سر مستضعفین جامعه می آمد.
جمع بندی«در این مرحله از انقلاب، هدف عمده عبارت است از ساختن کشوری نمونه که در آن، رفاه مادّی همراه با عدالت اجتماعی و توأم با روحیه و آرمان انقلابی، با برخورداری از ارزشهای اخلاقی اسلام تأمین شود. هریک از این چهار رکن اصلی، ضعیف یا مورد غفلت باشد، بقای انقلاب و عبور آن از مراحل گوناگون ممکن نخواهد شد.»[10]
دیدبان معتقد است با گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب نه تنها آرمان ها، اهداف و انگیزه های دینی تغییر نکرده بلکه روزبه روز فهم عمومی از ابعاد و مولفه های آنها بیشتر گشته اما نباید تصور کرد که نظام اسلامی دیگر نیاز به تحول سیستمی ندارد. ضمن اینکه باید توجه کرد که هدف های مذکور، هدف های زودرسی نیستند و گاهی در توالی و گذشت چندین نسل به دست می آیند.
تمامی این پیشرفت ها در شرایطی رقم خورده است که ایران به لحاظ اقتصادی تحریم و از ناحیه فرهنگی مورد هجمه شدید بوده است. اما رهبر فرزانه انقلاب با تلاشها و پیگیریهای خویش به شعار «ما می توانیم» جامعه عمل پوشاندند.