در حالی که گزارش های رسمی سازمان های بین المللی از جمله آژانس بین المللی انرژی هسته ای، هر گونه انحراف در برنامه هسته ای ایران را نفی می کند، رسانه های غربی می کوشند با ارائه سناریوهای متفاوت به مخاطبانشان بقولانند که ایران در حال دستیابی به سلاح هسته ای است.
یکی از این سناریوها، پیش فرض قراردادن دستیابی ایران به سلاح هسته ای در سال 2009 و پس از آن پیش بینی حمله اسرائیل به ایران و در انتها مخالفت با این حمله است.
مایکل هرش، روزنامه نگار جنجالی امریکا که سال گذشته در مقاله ای هرگونه امکان حمله نظامی به ایران را رد کرده بود، در جدیدترین نوشته اش در هفته نامه نیوزویک، اظهار داشته که اسرائیل تا قبل از پایان سال میلادی به ایران حمله خواهد کرد.
هرش که سردبیر بخش خارجی و دیپلماسی نیوزویک است در این مقاله با عنوان «هدف؛ تهران» نوشت: در شصتمین سالگرد تاسیس اسرائیل، دولت یهود ممکن است در حال آماده شدن برای بزرگترین جنگی باشد که تاکنون داشته است. این برای رئیس جمهور بعدی امریکا به چه معنی است؟
وی افزود: 6 دهه پس از تأسیس یک ملت، آنها نباید هنوز برای حق موجودیتشان بجنگند و پس از جنگهای 1948، 1967 و 1973 و جنگ های دیگر از جمله دو انتفاضه بسیاری از اسرائیلی ها مایلند این تصور را داشته باشند که راهشان را به سوی حق موجودیت باز کرده اند. اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. اسرائیل امروز در شصتمین سالگرد تأسیس با همان خطر موجودیتی مواجه است که در اولین ماهها مواجه بود که مجمع عمومی سازمان ملل تقسیم فلسطین را تصویب کرد و ارتش های عرب به این دولت تازه حمله کردند.
وی در ادامه به دلایل پیش بینی حمله اسراپیل به ایران قبل از پایان سال 2008 می پردازد و می نویسد: می نویسد: در اصل باید گفت اسرائیل اکنون حتی با خطر بزرگتری نسبت به آن زمان مواجه است. ممکن است در زمانی نه چندان دور اسرائیل درگیر بزرگترین جنگی برای موجودیتش شود که در تاریخ نه چندان طولانی با آن مواجه بوده است. رئیس جمهور آینده امریکا (چه اوباما یا چه مک کین) ممکن است گرفتار بزرگترین بحران از زمان حوادث یازده سپتامبر شوند. در حالیکه مقامات اسرائیلی تأکید دارند که پایبند به دیپلماسی هستند، شرایطی وجود دارد که مجموعاً حمله اسرائیل به ایران را قبل از پایان سال 2008 محتمل تر می سازد:
- ارزیابی جدید و نگران کننده اسرائیل مبنی بر اینکه ایران تا سال 2009 توانایی ساخت بمب اتمی را خواهد داشت. (درگزارش های اولیه به سال 2010 یا دیرتر اشاره شده بود).
- تضعیف تلاشهای امریکا- اروپا برای اعمال فشار اقتصادی بر ایران و منزوی ساختن آن. نیکلاس برنز معاون وزیر خارجه امریکا که کارشناس مسائل ایران بود، به تازگی از وزارت خارجه بازنشسته شده و خلأ بزرگی را ایجاد کرده است و بسیاری از اسرائیلی ها این حس فزاینده را دارند که واشنگتن درحال ارزیابی این امر است که چگونه با توانایی هسته ای ایران سر کند. در ضمن شرکت های اروپایی از جمله "او ام وی" اتریش و "ئی جی ال" سوئیس در حال سرمایه گذاری های چند میلیارد دلاری جدید در بخش انرژی ایران اند.
- بازسازی ناوگان موشک های حزب الله در لبنان که هرچه اسرائیلی ها بیشتر منتظر بمانند به ایران توانایی وسیعتری برای اقدامات تلافی جویانه می دهد.
- تلاش های ایران برای طولانی کردن نامحدود تحقیقات آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص تاریخچه و هدف برنامه هسته ای آن. قرار است گزارش جدید آژانس تا هفته سوم می منتشر شود و ایران موافقت کرده است مطالبی را درباره تحقیقات کنونی آژانس اعلام دارد اما انتظار نمی رود این مسئله تا آن زمان حل شود.
- تمایل روسیه به تأمین موشک های دفاعی زمین به هوای کوتاه برد برای تهران با وجود ابراز تمایل آن به پیوستن تحریم ها بر ضد ایران. شایعاتی جریان دارد که روسیه در حال مذاکره برای فروش سامانه های ضد هواپیمای دور برد S-300 به ایران است، گرچه مسکو آن را تکذیب می کند. این سامانه های دفاعی بسیار پیشرفته به محض استقرار تغییر چشمگیری در مشکل مقابله با حملات هوایی اسرائیل ایجاد خواهند داد.
و مسئله مهم دیگر خاتمه قریب الوقوع دوره تصدی دولت بوش است که دوست ترین و قطعاً مطیع ترین دولت امریکا نسبت به اسرائیلی ها بوده است. زمانی که اسرائیل در تابستان 2006 به حزب الله در لبنان حمله کرد، دولت بوش به دولت یهود چراغ سبز داد و عمداً مباحثات دیپلماتیک برای خاتمه جنگ را به تعویق انداخت. همین چند هفته قبل، بوش رضایتمندانه حمله ماه سپتامبر اسرائیل به راکتور سوریه را هشداری برای ایران و کره شمالی توصیف کرد. این احتمال بسیار کمتر است که دولت اوباما سنگ اسرائیل را به سینه بزند و رویکرد مک کین قطعی نیست.
هرش که سال گذشته به ایران سفر کرد و با برخی مخالفان سرسخت دولت نهم همچون محمد عطریانفر دیدار کرده بود در ادامه به نکته جالبی اشاره می کند و آرزوی صهیونیستها را برکناری احمدی نژاد در سال 2009 و روی کار آمدن رئیس جمهوری میانه رو بر می شمرد: استدلال بسیاری از کارشناسان مسائل ایران این است که با وجود درخواست های مکرر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران برای نابودی اسرائیل، اصلاً معلوم نیست که تهران قصد تولید کامل یک سلاح هسته ای را داشته باشد و در صورت تولید واقعاً آن را بر ضد اسرائیل یا دولت دیگری به کار گیرد. احمدی نژاد مترصد انتخاب مجدد در سال 2009 است و درمیان نخبگان دولت ایران محبوبیتی ندارد. قطعاً یک گزینه برای اسرائیل-که زرادخانه هسته ای قابل ملاحظه خاص خود را دارد-، توسل به منطق دیرینه بازدارندگی بر ضد ایران است، به ویژه اگر احمدی نژاد کنار گذاشته شود و چهره های میانه روتری در تهران حاکم شوند. حتی تندروهای اسرائیلی می دانند پیامدهای حمله به ایران خطرناک و دیرپا خواهد بود و این احتمال را تشدید می کند که احمدی نژاد و دیگر تندروها در قدرت بمانند و احتمالاً اسرائیل را گرفتار جنگی منطقه ای کنند.
مایکل هرش در ادامه به ناکامی احتمالی اسرائیل در حمله به ایران اشاره می کند و می نویسد: برخی کارشناسان فنی و دفاعی امریکا همچنین این استدلال را مطرح می کنند که حتی اکنون اسرائیل این توانایی را ندارد که بیش از یک مزاحم برای برنامه (هسته ای) ایران باشد. برنامه غنی سازی ایران نسبت به راکتور اسیراک عراق که اسرائیل در سال 1981 منهدم کرد، به مراتب پراکنده تر، سری تر و حفاظت شده تر است. دیوید البرایت یکی از برجسته ترین صاحب نظران برنامه هسته ای ایران می گوید: "آنها می توانند کل تأسیسات نطنز را منهدم کنند اما باز هم برنامه ایران به طور جدی از پیشرفت باز نماند.
اما آنچه در پس این مباحثات قرار دارد، این است که هرچه اسرائیلی ها بیشتر منتظر باشند، ایرانیان در برابر یک راه حل نظامی مقاوم تر می شوند. به ویژه اگر آنها سامانه های روسی ضد هواپیما مستقر کنند. شناسایی نسل جدید سانتریفیوژ های IR-2 ایران نیز سخت تر است. آنتونی کوردسمن از مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی روز چهارشنبه در واشنگتن گفت: "هیچ کسی هنوز نگفته است که نصب این سانتریفیوژها در تأسیسات پراکنده و کوچک بسیار آسانتر است."
وی در انتها این گونه مقاله اش را به پایان می رساند: برای بسیاری از تندروهای اسرائیل گزینه های چندانی وجود ندارد. عقیده بر این است که آنها بار دیگر در عرصه جهان منزوی شده اند. احتمال حمله امریکا به ایران درواقع از بین رفته است. (این در مورد برنامه هسته ای تهران است. اقدام نظامی امریکا بر ضد اهدافی در ایران درست آن سوی مرز عراق هنوز محتمل است.)
بوش که هنوز در عراق گرفتار است هر روز بیش از پیش یک دولت رو به پایان قلمداد می شود. در حالیکه بوش طی آخرین سفرش به خاورمیانه در ماه ژانویه، تلاشهای جدی برای رد گزارش برآورد ملی پاییز گذشته به عمل آورد- و قرار است هفته آینده سفر دیگری داشته باشد- واشنگتن رسماً در آن برآورد تجدیدنظر نکرده است. در آن گزارش نتیجه گیری شده بود ایران برنامه تسلیحات هسته ای اش را متوقف کرده است.
به گفته بروس ریدل مقام سابق شورای امنیت ملی، برخی اسرائیلی ها حتی تهدید اخیر هیلاری کلینتون برای نابودی ایران در صورت حمله آن به اسرائیل را پذیرش ضمنی این موضع فروکش کرده جدید امریکا می دانند: ما نمی توانیم مانع از تولید بمب ایران شویم، بنابراین بر بازدارندگی در برابر استفاده از آن تأکید می کنیم. نتیجه آنکه هرچه اسرائیل بیشتر منتظر حمله بماند، نابودی نظامی برنامه هسته ای ایران و تحمل دیپلماتیک پیامدهای آن دشوار تر خواهد شد. در عین حال مزایای وعده داده شده انتظار-راه حل دیپلماتیک دلخواه بر اساس فشارهای اقتصادی- ظاهراً در حال کمرنگ شدن است. اکنون این مسئله بیشتر به بقای سیاسی ایهود المرت نخست وزیر اسرائیل بستگی دارد که درگیر یک رسوایی دیگر، این بار رشوه خواری، است اما اگر به دنبال سکوی پرتاب بحران جهانی بعدی هستید، نگاه هایتان را به تل آویو بدوزید.
|