دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما،روابط حسنه ژاپن با آمریکابه دلیل تبدیل شدن این کشور به یکی از اقمار آمریکا بوده و این کشور در طی این مدت ذلت و تحقیری را متحمل شده و می شود که ملت عزتمند ایران هرگز نمی تواند آن را تحمل کند، ثانیا ژاپنی ها نیز امروزه پس از یک دوره تحقیر شصت ساله بیدار شده و بر خلاف تصوری که وجود دارد هر از چند گاهی اعتراضات شدیدی بر علیه آمریکایی ها انجام داده و خواست های خود را مبنی بر مقابله با این تحقیر تاریخی به عناوین گوناگون به گوش مسئولان خود می رسانند در ادامه چند نکته را متذکر شویم :
1 – فارغ از واقعی بودن یا نبودن مطلبی که از ژاپنی ها نقل شده است و با فرض اینکه ژاپنی ها صرفا ابزار علم و فناوری را به عنوان سلاح خویش در مقابل آمریکایی ها برگزیده اند و فارغ از آن هیچ شعاری بر علیه آمریکا سر نداده و هیچ تحرکی بر علیه آن انجام نمی دهند ، در مورد بخش اول فرض باید بگوییم که به اعتقاد ما هم بهترین سلاح در برابر آمریکایی های سلطه گر عبارت است از دست یابی به قله های دانش و فناوری های مدرن و رها شدن از سلطه آمریکایی ها و اتفاقا باید بدانیم که سیاستی که جمهوری اسلامی ایران در برابر جهان سلطه برگزیده است ، همین مساله می باشد به طوری که از همان آغازین ماه ها و سال های پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آغاز تحریم های آمریکا بر علیه ایران ، یکی از اصلی ترین سیاست هایی که در پیش گرفته شد عبارت بود از تلاش برای خودکفایی و ارتقای رشد علمی و جالب است که در همان ماه های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ره ، ژاپن را به عنوان یک نمونه که از علم خارجی استفاده کرده و آن را در جهت ارتقای خود و حتی بالاتر بردن خود از غربی ها به کار برد نام برده و می فرمایند : « من نمىگویم که علم را از خارج نگیریم. خوب، عقب نگه داشتند ما را. آنها الآن خیلى از ما جلویند. ما را عقب نگه داشتند. لکن من مىگویم که از آنها خوبهایش را یاد بگیرید. بدهایش را الغا کنید ... نمىگذارند اینها ترقى بکنند. ما باید از آنها چنانچه چیز خوبى دارند بگیریم. مخالف نیستیم با این. لکن به فکر این باشیم که خودمان درست بکنیم. به فکر این باشیم که خودمان داشته باشیم. خوب بعض ممالک بودند که اینها هم از غیر مىگرفتند. لکن بعد از آن کم کم خودشان بهتر از دیگران شدند. ژاپن این طور بود.»(صحیفه امام، ج11، ص: 228)
بنابر این استفاده از قدرت علم به عنوان یک ابزار در برابر دشمنان ، یک امر پسندیده ای است که هیچ کسی هم مخالف آن نیست ، اما مساله اینجاست که بر خلاف ژاپنی ها که به هر دلیل ممکن - که در ادامه به بخشی از آن اشاره خواهد شد - اجازه یافتند که در زمینه فناوری های مدرن به رشد و توسعه دست یابند ، کشور ما نه قبل از انقلاب اسلامی که نوکر دربست غربی ها بود و نه بعد از انقلاب اسلامی که تلاش کرد تا از زیر یوغ استعمارگران خارج شود هرگز از جانب غربی ها اجازه رشد و توسعه در علم وصنعت را نداشته است ، با این حال جوانان غیور این مرز و بوم از همان سال ها تلاش کردند تا در مسیر رشد علمی و فناوری گام بردارند و موانع را یکی پس از دیگری بردارند که ثمره آن نیز پیشرفت های علمی و خیره کننده کشورمان در طی سال های اخیر علیرغم فشار های خارجی و به ویژه تحریم های سنگین بوده است به طوری که امروزه کشور ما از نظر سرعت رشد علمی ، سریعترین رشد را در جهان دارا می باشد به گونه ای که بر اساس گزارش پایگاه اسنادی علوم جهان اسلام بر مبنای پایگاه اطلاعات علمی تامسون رویترز (ISI) در حالی که رشد تولید علم جهان در 15 سال گذشته 49% بوده است رشد تولید علم ایران در همین مدت 2116% بوده است .(پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ،http://farsi.khamenei.ir/others-page?id=22129 )
بنابر این جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش می کند تا به رشد و پیشرفت در علوم و فنون دست یابد و پیشرفت های فراوانی را هم به دست آورد اما غربی ها نیز در این مسیر از هیچ گونه سنگ اندازی خودداری نکرده اند . در این میان ممکن است گفته شود ژاپنی ها با برقراری رابطه حسنه با آمریکا و غرب توانسته اند مجوز رشد و پیشرفت را بگیرند و اگر جمهوری اسلامی ایران نیز با غربی ها روابط حسنه برقرار می کرد همچون ژاپن بدون هیچ مانعی قدم در مسیر پیشرفت بگذارد که در این زمینه نیز باید بگوییم اولا بهایی که ژاپنی ها برای برقراری رابطه با غرب پرداخت کرده اند بهای سنگینی است که عبارت است از عزت و عظمت ملی آنان و تحقیری که هر روزه از جانب غربی ها و به ویژه آمریکایی ها در حق آنان روا داشته می شود و چنین ننگی را هیچ ایرانی هرگز نمی تواند قبول کند ثانیا دریافت مجوز رشد علمی ژاپنی ها از سوی غربی ها دلیل دیگری دارد که با توجه به آن هرگز نمی توان جمهوری اسلامی ایران را با ژاپن مقایسه کرد چرا که کشور ژاپن به عنوان یکی از ضلع های سلطه گری در دوران جنگ جهانی دوم ، قصد سلطه گری بر جهان را با همراهی آلمان و ایتالیا داشت که با حملات اتمی به دوشهر هیروشیماو ناکازاکی ، این کشور در مقابل رقبا زانو زد . اما با توجه به تقسیم کاری که صورت گرفته بود مقرر شد این کشور به منظور بقا و بسط فعالیتهای اقتصادی خود به عنوان یکی از اقمار آمریکا در آید که با پذیرش شرایط تحمیلی آمریکا ، این کشور عملا به یکی از مستعمره های آمریکا در آمد به گونه ای که در حال حاضر و با گذشت بیش از شصت سال از پایان جنگ جهانی دوم ، حدود چهل هزار نظامی آمریکایی همچنان در این کشور در پایگاه های نظامی آمریکا حضور دارند که هر از چند گاهی اخباری از تعرض و تجاوز آنان به مردم این کشور به گوش شنیده می شود که دولت ژاپن حتی یک بار هم نتوانسته است اعتراضی جدی به این رفتارها داشته باشد و این تعرض ها و جنایت ها همچنان ادامه دارد . ثالثا همانگونه که تجربه تاریخی نیز نشان داده است غربی ها هرگز مجوز پیشرفت و رشد ملتی همچون ایران را نمی دهند و اگر هم مظاهری از رشد و پیشرفت در ایران تحت رابطه با آمریکا وجود داشته باشد (همچون ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) قطعا رشد و پیشرفت وابسته به غربی ها خواهد بود که تنها زمین ، نیروی انسانی و برخی مواد اولیه از آن ایرانی ها بوده و فراتر از آن ایرانیان هیچ نقشی در علوم و فناوری ها نداشتند به گونه ای که توسعه این مظاهر رشد و پیشرفت هرگز به معنای رشد کشور ما در فناوری این محصولات تلقی نمی شد مثل کارگر بی سوادی که تنها هنرش بستن پیچ یک قطعه صنعتی پیچیده است که هیچ کس وی را به خاطر این کار ، طراح و سازنده این قطعه ندانسته و حتی با گذشته صد سال ، وی به علم ساخت آن دستگاه و راز سیم پیچی ها و مدار پیچیده آن دست نخواهد یافت . نتیجه اینکه کشور ژاپن به این دلیل رشد یافته است که تبدیل به یکی از مستعمره های آمریکا در آمده است که توان و اختیار هیچ کاری را ندارد به طوری که حتی در تدوین قانون اساسی خود نیز مجبور شد تا بندهای مورد نظر آمریکایی ها را در قانون اساسی خود که اصلی ترین میثاق ملی هر کشوری است بگنجاند که در نتیجه امروزه در ژاپن هیچ گونه ارتشی وجود ندارد و در واقع این کشور هیچ تقابلی با آمریکایی ها حتی با سلاح علم وفناوری ندارد این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در تلاش است تا به قله های رشد و ترقی دست یابد و از این طریق بتواند در برابر زیاده خواهی های آمریکایی ها بایستد ولی این کشور انواع موانع را در برابر این هدف قرار داده است ، با این حال بررسی رشد علمی کشور حاکی از این است که علیرغم تمامی موانع ، جمهوری اسلامی ایران در مسیر رشد و پیشرفت خوبی قرار داشته و می توان گفت آنکه از سلاح علم برای تقابل با دشمنان استفاده می کند جمهوری اسلامی ایران است و نه ژاپن .
2 – این سخن هم که گفته می شود که مردم ژاپن ، صرفا با سلاح علم به مقابله با آمریکایی ها رفته اند و هیچ واکنش اعتراضی دیگری نسبت به آمریکایی ها ندارند نیز سخن دقیقی نمی باشد ، بلکه این مساله نیازمند بررسی بیشتری می باشد ، چرا که نه می توان گفت که ژاپنی ها هیچ اقدامی در برابر سلطه غربی ها انجام نمی دهند و نه اینکه می توان گفت که ژاپنی ها واکنش های مقتضی که هر ملت آزاده ای در برابر اقدامات سلطه طلبانه از خود نشان می دهد را نمایان می سازند . بر این اساس چند نکته را باید در این زمینه متذکر شویم : اولا دلیل پذیرش سلطه گری آمریکایی ها از جانب ژاپنی ها امور متعددی می باشد از جمله :
الف – زور و اجبار ناشی از اشغال این کشور توسط آمریکایی ها که باعث تحمیل شروط دولت آمریکا از جمله قانون موسوم به صلح طلبی گشته و در نتیجه با خلع سلاح کامل ژاپن که در قالب قانون اساسی این کشور صورت گرفت عملا امکان هر گونه تحرک خلاف چنین روند سلطه گرانه ای در سالهای بعد از این کشور سلب شده و طبیعی است که کشوری که کوچکترین قوه دفاعی را ندارد و در جریان جنگ نیز دست تسلیم را بالا برده است در برابر قدرتی که با تمامی تجهیزات از جمله بمب اتمی در برابر او ایستاده است چاره ای جز رضایت و تسلیم در برابر شروط تحمیلی نخواهد داشت . شایان ذکر است دولت آمریکا امروزه نیز با بهانه قرار دادن ضعف نظامی ژاپن و لزوم دفاع از ژاپن در برابر تهدیدات دیگران ، سلطه خود را بر این کشور ادامه می دهد بدون اینکه عنوان نماید که عامل ضعف نظامی این کشور ، خود او بوده و یا بدون اینکه کوچکترین تمایلی برای رفع این ضعف نظامی داشته باشد .
ب – روحیه خاص تسلیم و اطاعت پذیری در فرهنگ سیاسی مردم ژاپن که باعث می شود تا آنان در برابر اوامر امپراتور (و حتی در بخشهای دیگر کارمند در برابر رئیس اداره و ...) اطاعت مطلق داشته باشد به ویژه که با توجه به اعتقاد اکثر ژاپنی ها به آئین شینتو که در آن امپراتوری «خدای مجسم» تلقی می گردد این مساله بسیار قابل فهم خواهد بود . در نتیجه با توجه به اعلام تسلیم شدن ژاپن توسط امپراتوری این کشور و موافقت او با طرح های سلطه طلبانه آمریکا مردم نیز از این تصمیمات اطاعت کرده و آمریکایی ها هم از این روحیه ژاپنی ها بیشترین سوء استفاده را کرده و می کنند .
ثانیا با وجود این مساله ، امروزه بر خلاف سالهای گذشته که ژاپنی ها صرفا نظاره گر سلطه پذیری دولت های خود و تحقیر آنان در برابر آمریکا بودند ، مردم این کشور نیز بیدار شده و به جای سلطه پذیری محض به اعتراض بر علیه سیاستهای دولت های این کشورها پرداخته اند که نشان می دهد عمر سلطه پذیری ژاپنی ها نیز رو به اتمام است و شواهد این بیداری را در دو مورد می توان پیدا نمود :
الف – وعده های دولت های اخیر این کشور و به ویژه در دوران تبلیغات انتخابات پارلمانی این کشور که در طی آن حزب حاکم دموکراتیک با وعده بازنگری در پیمان امنیتی آمریکا – ژاپن و برقراری رابطه برابر (در برابر رابطه سلطه پذیرانه سابق) با آمریکا توانست پس از پنجاه سال قدرت را از دست حزب لیبرال دموکراتیک خارج سازد که این مساله نشاندهنده این است که مردم این کشور امروزه از سلطه گری های آمریکایی ها خسته شده و خواستار پایان تحقیر شصت ساله کشورشان به دست آمریکایی ها هستند و همین خواسته های عمومی و فراگیر زمینه طرح شعارهای انتخاباتی شده است .
ب – اعتراضات مداوم مردم این کشور نسبت به حضور نظامیان آمریکایی و استقرار پایگاههای نظامی این کشور در خاک ژاپن که این اعتراضات در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است . به گونه ای که در سال 89 موضوع انتقال نظامیان آمریکایی از پایگاه اوکیناوا به خارج از این پایگاه که با مخالفت آمریکایی ها مواجه شده بود باعث بروز اعتراضات و راهپیمایی های فراوانی در این کشور شده و در جریان آن هم مردم اوکیناوا که خواستار برچیده شدن این پایگاهها بودند و هم مردم جزیره توکوشیما که قرار بود بخشی از این نیروها در آنجا استقرار یابند به این مساله اعتراض کردند . (رک: سایت اطلاع رسانی مرکز مطالعات ژاپن ، http://japanstudies.ir/1389/02/17/okinawa-us/ )
اخیرا نیز مردم اوکیناوای ژاپن در اعتراض به استقرار پایگاه های آمریکا در این ایالت ساختمان اداری دولت را به محاصره خود درآوردند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه ماینچی ژاپن، صدها تن از مردم ایالت اوکیناوای ژاپن در اعتراض به گزارش دولت این کشور که درباره تاثیرات زیست محیطی پایگاه های نظامیان آمریکایی ارائه شده است اقدام به محاصره ساختمان اداره دولتی این ایالت کردند.
این گزارش ضمن تأیید تأثیرات مخرب پایگاه های آمریکایی بر محیط زیست، توصیه کرده است که این پایگاه به منطقه دیگری در همین ایالت منتقل شود. این در حالی است که مردم نه تنها خواستار اخراج نظامیان آمریکایی از ایالتشان بلکه از کشورشان هستند.
بر پایه این گزارش، تعدادی از نمایندگان مجلس محلی ایالت اوکیناوا نیز در این اعتراضات حضور داشتند.
پایگاه هوایی فوتنما یکی از بزرگترین و جنجالی ترین پایگاه های نظامیان آمریکا در ژاپن است که آلودگی های زیست محیطی و آلودگی های صوتی زیادی برای ساکنان منطقه ایجاد کرده است.
گفتنی است علاوه بر موارد فوق نظامیان آمریکایی مستقر در مناطق مختلف ژاپن مرتکب تجاوز به عنف و جنایت در این کشور شده اند و مردم خشمگین ژاپن به آنان به چشم اشغالگران جنایتکار می نگرند.(روزنامه کیهان ، 7 دی 1390)
با توجه به این مطالب می توان به وضوح دریافت که فرض دوم بخش اول پاسخ هم که تاکید داشت ژاپنی ها هیچ واکنشی جز واکنش علمی به دخالت های آمریکا ندارند نیز باطل شده و شاهد آن هستیم که ژاپنی ها هم در مواقع مقتضی علیرغم برخی روحیات سلطه پذیرانه شان اعتراض و نفرت خود را از آمریکایی های سلطه گر اعلام می دارند .
3 – نکته مهمی که در زمینه روابط میان کشورهای مختلف با یکدیگر وجود دارد این است که واکنش ملت ها نسبت به دشمنان و سردادن شعار بر علیه دشمنان ، صرفا یک واکنش درونی و طبیعی نسبت به عملکرد دشمنانه می باشد . به عبارتی ملت ایران در طول تاریخ اثبات کرده اند که همواره به دنبال همزیستی مسالمت آمیز با ملت های جهان هستند و هرگز به دنبال تعرض ، تعدی و یا واکنش های عصبی نسبت به هیچ کشوری نبوده و نیستند . بنابر این تقابل میان ایران و آمریکا و واکنش هایی که در این میان رخ می دهد قطعا دلایلی دارد که خارج از توان و اراده ایرانیان می باشد و آن سلطه طلبی و زورگویی آمریکایی ها می باشد که بر اساس آن آمریکایی ها چندین دهه است که خواستار تسلط بر تمامی ملت های جهان بوده و در این راستا از هیچ جنایتی در حق ملت های آزاد و مستقل فروگذاری نکرده است . در این میان ملت ایران نیز از تیر ترکش های آمریکایی ها در امان نبوده و تاریخ روابط ایران و آمریکا در طی حدود نیم قرن اخیر شاهد بزرگی بر این جنایتها می باشد کارنامه این کشور در قبال ایران چه در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران پر است از خیانتها و جنایتهایی که در حق ملت ایران روا داشته شده است که به برخی از مهمترین آنها در این جا اشاره می نماییم :
· طراحی و اجرای کوتای 28مرداد و ساقط کردن دولت کمابیش مردمی مصدق که مهمترین نمود نخستین دخالتهای ایالات متحده در امور داخلی کشور ما به شمار می رود و متجر به تحکیم پایه های استبداد محمد رضا شاه در ایران شد .
· حمایت بی دریغ از جنایتهای شاه در طی 25 سال پس از کودتا و چراغ سبز نشان دادن به شاه برای سرکوب اعتراضات مردم ایران و کشتارهای فجیع مردم ایران به ویژه در ماهها و روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به گونه ای که حتی در روزهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی قصد انجام کودتا و قتل عام وسیع مردم و به ویژه رهبران انقلاب اسلامی و در راس آنها امام خمینی را داشتند که این کودتا به لطف خدا در نطفه خفه شد اما اسناد آن از جمله خاطرات ژنرال هایزر با عنوان ماموریت در تهران گواه این مطلب می باشد .
· اهانت به ملت ایران که از جمله نمودهای آن گرفتن حق توحش و نیز فشار بر شاه برای تصویب قوانینی از جمله کاپیتولاسیون و سرکوبی منتقدان آمریکا در ایران از جمله روحانیت می باشد .
· حمایت از شاه پس از خروج از کشور و پناه دادن به سلطنت طلبانی که علاوه بر غارت اموال ملت ایران دستشان به خون این ملت آلوده بود .
· توطئه برای سرنگونی و شکست انقلاب اسلامی از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی که مهمترین جلوه آن طراحی انواع کودتاها و حمایت از گروهکهای تجزیه طلب و ... بود .
· حمایت از گروهکهای تروریستی ، اقدامات تروریستی آنان و پناه دادن به آنان پس از طرد آنان از سوی ملت ایران به گونه ای که به عنوان مثال هنوز مخوفترین گروهک تروریستی یعنی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که با توصیه مسئولین آمریکایی در این کشور گاه با نام های دیگری غیر از نام این سازمان فعالیت می کنند در حوالی ساختمان وزارت خارجه آمریکا دارای دفاتر متعدد بوده و هر از چند گاهی به بهانه های مختلف گردهما یی هایی بر علیه نظام اسلامی بر گزار می کنند که در آن ها معمولا مقامات رسمی ایالات متحده شرکت و حتی به ایراد نطق می پردازند .
· انواع حمایت ها از هر گروهی که به نوعی بانظام جمهوری اسلامی مشکلی داشته باشد ولو اینکه زمانی خود جزء هواداران و منتسبان نظام اسلامی و از جمله دشمنان آمریکا بوده باشد .
· تحریک صدام برای بر پا کردن جنگ تحمیلی علیه ایران که منجر به شهادت نزدیک به نیم میلیون نفر از ملت ایران از جمله بهترین جوانان این ملت شده و باعث بروز خسارتهای جبران ناپذیر فراوانی شد که مهمترین آن اخلال در روند پیشرفت کشور بود .
· حمایت علنی از صدام و به ویژه در اختیار قرار دادن انواع امکانات پیشرفته از جمله انواع سلاحهای کشتار جمعی و حتی ورود مستقیم به جنگ با ایران در ماههای منتهی به پایان جنگ که از جمله مهمترین آنها جنگ نفتکش ها و حمله به جزیره خارک و ... را می توان نام برد و در طی این مدت دست به اقدامات خصمانه دیگری نیز زد که شاید مهمترین آنها حمله نظامی به هواپیمای مسافربری کشورمان باشد که طی آن حدود 300 تن از شهروندان بی گناه کشورمان مظلومانه به شهادت رسیدند .
· سالها تحریم بر علیه ایران که فارغ از موثر بودن یا بی تاثیر بودن آن نشاندهنده نهایت تخاصم یک کشور نسبت به کشور دیگر می باشد .
· بلوکه کردن اموال و دارایی های ایران و برداشت غیر قانونی از آنها به بهانه های مختلف
· حمایت از هر گونه توطئه ای که بر علیه ملت ایران توسط بدخواهان طراحی می شود به ویژه حمایت از فتنه های گوناگونی که درطول تاریخ انقلاب اسلامی ملت از سر گذرانده که آخرین نمونه آن حمایت رسمی و علنی دولتمردان کاخ سفید از فتنه های پس از انتخابات 88 بود که طی آن حتی رئیس جمهور آمریکا شخصا وارد عمل شده و به حمایت از قانون شکنان و آشوبگران پرداخت .
· سنگ اندازی در مسیر توسعه و پیشرفت ایران اسلامی از طریق تحریم بر علیه جمهوری اسلامی ایران و ممنوعیت ورود بسیاری از تجهیزات مورد نیاز در عرصه توسعه تکنولوژیکی و مهمتر از همه سنگ اندازی در راه رسیدن ایران به حقوق خویش در زمینه فناوری هسته ای
· دخالت در امور داخلی کشورمان به ویژه با بهانه قرار دادن مسائلی همچون حقوق بشر و ... با وجود اینکه خود این کشور با داشتن پرونده هایی همچون جنایتهای فراوان بر علیه ملتهای جهان ، پرونده زندان گوانتانامو و ابوغریب و سایر زندانهای مخفی در اروپا ، بدرفتاری و قتل های مکرر رنگین پوستان در این کشور و صدها جنایت دیگر بر علیه بشریت بزرگترین ناقض حقوق بشر می باشد
· و .... .
بر این اساس آنچه ملت ایران در طول این مدت انجام داده است صرفا واکنش طبیعی یک ملت زخم خورده از جنایت های آمریکایی هاست و منافاتی با تلاش این ملت برای ارتقای سطح علمی خود در جهان ندارد کما اینکه در حال حاضر نیز همانگونه که اشاره شد در عین واکنش های مقتضی نسبت به اقدامات دشمنانه آمریکایی ها و علیرغم تمامی سنگ اندازی ها ، قطار رشد و پیشرفت علمی به سرعت در حال طی کردن مسیر رشد و تعالی ملت ایران می باشد .
نتیجه اینکه اولا روابط حسنه ژاپنی ها با آمریکایی ها به دلیل تبدیل شدن این کشور به یکی از اقمار آمریکا بوده و این کشور در طی این مدت ذلت و تحقیری را متحمل شده و می شود که ملت عزتمند ایران هرگز نمی تواند آن را تحمل کند ، ثانیا ژاپنی ها نیز امروزه پس از یک دوره تحقیر شصت ساله بیدار شده و بر خلاف تصوری که وجود دارد هر از چند گاهی اعتراضات شدیدی بر علیه آمریکایی ها انجام داده و خواست های خود را مبنی بر مقابله با این تحقیر تاریخی به عناوین گوناگون به گوش مسئولان خود می رسانند ، ثالثا واکنش هایی که در کشور ما بر علیه آمریکا صورت می گیرد صرفا یک واکنش طبیعی به جنایت هایی است که آمریکایی ها در طول تاریخ بر علیه ملت ایران انجام داده و می دهند و هیچ منافاتی میان واکنش های طبیعی ملت ایران با تلاش ایران برای رسیدن به قله های رشد و پیشرفت وجود ندارد و در حال حاضر ملت بزرگ ایران در عین ابراز این واکنش ها ، مسیر رشد و شکوفایی را نیز در حال طی کردن هستند و حتی امروزه تبدیل به یک الگو برای ملت های آزاده جهان شده اند و یکی از علل افزایش دشمنی های آمریکایی ها نسبت به ملت ایران ، همین مساله می باشد .