درمان دینی افسردگی چیست؟ چگونه می توان شاد زیست؟
دانشجوی گرامی ؛قبل از پاسخگویی به سوالتان مبنی بر درمان دینی افسردگی و شاد زیستن ، شایسته است مقدمه ای کوتاه در باب افسردگی ارائه گردد .
افسردگی ؛نتیجه احساس غربت ،احساس تنهایی وبی ریشگی است .البته احساس غربت به نوبه خود اسباب و عوامل فراوانی دارد.این احساس در افرادی که در باب توانایی ها وتوانمندیهای مورد نیاز و ضروری زندگی خود تردید کنند ،بیشتر رشد کرده و خودنمایی می کند. بنابر این در باب درمان بیماری افسردگی ،در آغاز باید توهم واماندگی و عدم احساس توانایی را از روحیه خود یا دیگران از بین برد که مفید ترین و تأثیر بخش ترین راه درمان بیماری افسردگی ایجاد ارتباط میان بیمار و مبدأ قدرت و توانایی ها و توانمندیهاست و مبدأ قدرت ،جز پروردگار متعال نیست (یکی از خصیصه های روح انسان ،الفت و آشنایی با قوای ماورایی به ویژه پروردگار متعال است .) نکته اساسی این است که چون روح انسان یک حقیقت ماورایی و عرشی است ،اعمال و کارهایی که وی را از خدا ،جدا و نا آشنا می سازد ،موجب خستگی و احساس بی ریشگی آن می شود و در این هنگام ناهنجاریهای روانی از جمله : افسردگی و اضطراب در روح پدید می آید و شادی را از زندگی او می زداید .بدیهی است که دست کشیدن از اعمالی که موجب این پدیده در روح گشته و روی آوردن به افعال ایمانی و آن چه روح آدمی را به سوی خدا جلب و جذب می نماید حلّال مشکل خواهد بود و نشاط و شادابی را به ارمغان خواهد آورد . برخی از عوامل رهایی از چنگال افسردگی و درمان آن با نگرش دینی عبارتند از : 1. ایمان راستین :بیماری افسردگی در میان کسانی که دارای ایمان قوی نیستند ،شایع تر است و دقت د راین امر نشان می دهد که اتصال به مبدأ لایزال قدرت الاهی به روح آدمی قدرت مقاومت ویژه ای در برابر عوامل شکست می بخشد .یکی از برترین عامل رفع بیماری افسردگی و نیز دفع اضطراب و دفع احساس پوچی و بی معنا بودن زندگی ،ایمان به خداست .ایمان به خدا ،بهترین پایگاه قلبی آدمی درزندگی بوده و عامل اصلی آرامش دل می باشد . 2. اقامه نماز ،ذکر ،دعا و نیایش :یکی از عوامل مؤثر در باب رهایی از چنگال بیماری های مختلف روانی از جمله ،بیماری افسردگی ،پرداختن به نماز ،دعا و نیایش یعنی قطع توجه و یا کاهش توجه از دنیا و افزایش توجه به عالم معنویت است . 3. ازدواج : 4. تفریح و تفرج:یکی از طرق مبارزه با بیماری افسردگی پرداختن به تفریح و رفع خستگی های روحی و جسمی خود از راه سرگرمی های تفریحی است که این امر به نوبه خود یکی از سرچشمه های آرامش نیز می باشد . 5. ورزش :ورزش نه تنها تقویت و تنظیم قوای بدنی آدمی رابر عهده دارد بلکه انتظام بخشی و عافیت آوری و سلامت بخشی قوای روانی و باطنی انسان را نیز بر عهده دارد . 6. سیر و سفر :پرداختن به سیر و سفر ،ایجاد تنوع در زندگی و رفع اندوه را به دنبال می آورد . 7. خوش بینی معقول :ایجاد روح امید و خوش بینی و پاکسازی روح آدم مبتلا به بیماری افسردگی از هر گونه بدبینی و بدگمانی یک یاز عوامل از بین رفتن افسردگی است که بر اثر مسأله نگرانی و بدگمانی به وجود آمده است . 8. توبه :یکی از عوامل بروز افسردگی روح ،احساس گناه در پیشگاه خداوند متعال است که بر اثر قانون شکنی در زندگی و فشار وجدان پدید می آید که درد این باره بهترین راه برون رفت از احساس گناه و شرمندگی درونی و بهترین چاره جهت رهایی از عذاب وجدان که به صورت افسردگی ظاهر گشته مسأله توبه است . 9.توکل :امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند : کسی که به خدا اعتماد کند ،سرور قلبی برایش حاصل می شود و کسی که به خدا توکل کند ،خدا امور او را کفایت می کند .(1) 10.دیدار اقوام : عامل بسیاری از مشکلات روحی و کسالت های روانی ،احساس بی ریشگی است ؛لذا پیوستن به کانون خانواده و لا اقل پرداختن به مسأله ((صله رحم ))می تواند بسیاری از مشکلات از جمله افسردگی را حل کند . 11.آوای قرآن و قرائت و استماع احادیث :امام صادق علیه السلام: (( ان حدیثنا یحیی القلوب؛بدون تردید ،احادیث و رهنمودهای حیات بخش ما ،مایه حیات دلهاست )).(2) 12.اشک و سوز : امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند :گریستن از خوف و خشیت الاهی ،مایه نورانی شدن دل است . 13.خنده و خندیدن 14.دیدار اولیاءالله : یاد خدا یکی از طرق درمان بیمار ی افسردگی است و در این راستا دیدار اولیاء الاهی نیز واجد همین ویژگی است . 15. یاد خدا و گفتن برخی از اذکارمثل ذکر لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین . همانطور که در قرآن آمده است ایذ ذکر رفع هم و غم می کند. در آیه ای که در نماز غفیله می خوانیم و در جریان حضرت یونس آمده است که آن حضرت با همین ذکر او را از غم و نگرانی رهایی داد و همین طور مومنین را از هم و غم نجات می دهیم.این ذکر معروف به ذکر یونسیه. این وعده قرآن است بنابراین چنین ذکری رفع هم و غم کرده و این وعده قرآن است.
پی نوشت ها
1-جامع الاخبار ،ص 322،ح 905.
2-بحار الانوار ،ج 2،حدیث 29،ص 151.
3- غررالحکم .