در حاشیه سخنان اخیر آقای هاشمی مطرح میشود
آقای هاشمی! انصاف هم چیز خوبی است
مرتضی رضائیان
اخیرا آقای هاشمی رفسنجانی طی سخنانی در نقد دولت سابق گفته است: «... آن 8 سال کافی است برای اینکه مدتها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما میدهد و همهاش هم شعار بود.»
در این باره گفتنی است؛
1. گویا انصاف در عالم سیاست، قرار است برای عدهای همواره درّی کمیاب یا دستنیافتنی باشد. حب و بغضهای سطحی و فقدان انصاف در قضاوت، بهسان حجابی عظیم مانع مشاهده صحیح و در نتیجه قضاوت واقعبینانه میشود و لاجرم آدمی را در باتلاق افراط و تفریط فرو میبرد. صداقت و تقوا اقتضا میکند که شخصیتها و گروههای سیاسی در ارزیابی رقیبان خود، از تخریب و افترا پرهیز کنند و هرگاه متوجه اشتباه در قضاوت علنی خویش نسبت به دیگران شدند، با شجاعت و صراحت آن را اعلام کنند تا مبادا آبروی فرد مسلمان- هرچند از جناح مخالف- به سبب نسبتی ناروا مخدوش شود.
2. دستهگلها و خبطهای گاه فاحش رئیسجمهور سابق و برخی نزدیکان وی بهویژه در سالهای پایانی دولت، قابل انکار یا توجیه نیست؛ اما سیاهنمایی یکسره همه خدمات دولت وقت، دور از انصاف است. در این میان، تامل در رویکرد آقای هاشمی رفسنجانی نشان میدهد که گویا ایشان نمیتواند چندان از حبّ و بغضهای خاص خود نسبت به رئیسجمهور و دولت سابق خارج شود و از همین روست که بهطور معمول قضاوتهای وی درباره دولت سابق، برای صاحبان اندیشه آنگونه که باید و شاید، معتنابه نیست؛ قضاوتهایی از جنس«آن 8 سال کافی است برای اینکه مدتها مثل "هاری" در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما میدهد و "همه"اش هم شعار بود»!
3. دولت، منحصر به شخص رئیسجمهور نیست و انتقادها از شخص رئیسجمهور سابق و برخی نزدیکان مسالهدار وی، نباید موجب نادیدهگرفتن خدمات نیروهای متعهد و لایقی شود که عاشقانه و صادقانه برای خدمت به نظام و ملت سرازپا نمیشناختند.
مروری گذرا بر حمایتهای مقام معظم رهبری از کلیت دولت سابق و تجلیل از نقاط قوت آن- درکنار هشدارهای معظمله به نقاط ضعف دولت وقت و حاشیهسازیها - نشان میدهد که آقای هاشمی در قضاوت خود درباره دولت پیشین ره به خطا میپیماید و نوع نگاه وی به رئیس جمهور سابق، موجب تعمیم همه کاستیها و تخریبها به "کلیت دولت" شده است.
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار دولت سابق، با اشاره به این واقعیت تلخ که «بعضی حتی کارهای ملموس دولت را نیز انکار میکنند» فرموده بودند: «در 8 سال اخیر همه احساس و درک کردند که رئیس جمهور محترم و همکاران ایشان، با تحمل سختی ها، نسبت به همه دولتها و دورههای دیگر، کارهای بسیار پرحجم و پرشتابی انجام میدهند» و افزوده بودند: «بیاعتنایی به امتیازات، کار بی وقفه و خودداری از آسودگی و استراحت، امتیاز بزرگ این دولت است و همه کسانی که در صدد قضاوت هستند باید به این نکات با ارزش توجه کنند.»
البته تاکید بر نقاط قوت دولت پیشین، به معنای نادیدهگرفتن "تصمیمهای لجوجانه و دور از شأن" خاصه در سالهای پایانی مسئولیت نیست، بلکه منظور، رعایت انصاف در قضاوتهایمان نسبت به اشخاص و دولتهاست تا به واسطه لجاجتهای سیاسی و شخصی در ورطه سیاهنماییهای آزاردهنده نیفتیم. تردیدی نیست که حوادثی همچون "خانهنشینی 11روزه"، " حادثه روز یکشنبه مجلس"، "دلدادگی غیرمتعارف به برخی نزدیکان" به بهای طرد نیروهای خدوم و کارآمد علیرغم توصیه صریح رهبری، و دیگر اقدامات از این دست، از ذهن اهالی انصاف پاک نخواهد شد وصد البته این واقعیت، با "سیاهنمایی کور" متفاوت است.
4. اینگونه مواضع موجب میشود تا ناآگاهان از واقعیتها، ناخواسته هرگونه انتقاد را مصداق انتقامگیری بدانند و بدینگونه تلاشهای دلسوزان واقعی انقلاب برای وانمایی نقاط ضعف رئیسجمهور پیشین، به میزان قابل توجهی نقش برآب شود! به عبارتی قضاوتهای اینچنینی آقای هاشمی درباره دولت سابق، بیش از آنکه به زیان رئیس جمهور پیشین شود، میتواند همچون تیری به سوی آقای هاشمی و حتی منتقدان دلسوز و خیرخواه دولت سابق کمانه کند و در عمل، به نتایجی دور از انتظار بینجامد!
5. آقای هاشمی در حالی از "دولت سابق" و "بیماری هاری" سخن به میان میآورد که کارنامه دولت سازندگی نیز سرشار از نقاط ضعف بوده است. این نقاط ضعف چنان چشمگیر بود که در سال 72، آقای هاشمی علیرغم شهرت فراوان و برخورداری از امکانات فراوان و حمایت سنگین قاطبه گروههای سیاسی آن زمان...، میلیونها رای خود را در برابر انتقادهای احمد توکلی از رویکرد دولت سازندگی از دست داد و برای نخستین و آخرین بار(تاکنون) در تاریخ انقلاب اسلامی، آرای رئیسجمهور در دوره دوم کمتر از دوره نخست شد!
بنابراین شایسته است به آقای هاشمی یادآور شویم که «نگهی به خویشتن کن که تو هم گناه داری!»
6. از آنجایی که «اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند»، اثبات نقاط ضعف دولت احمدینژاد هم هرگز نمیتواند بر نقاط ضعف دولت سازندگی و نیز دولت همفکران وی(اصلاحات و اعتدال) سرپوش گذارد.
به راستی هشدارهای رهبری درباره توجه به فقرا و شکاف طبقاتی در چه دورهای اوج گرفته بود؟! اختلافهای فاحش طبقاتی و فشار به طبقات محروم جامعه در کدام دوره شدت گرفته بود؟! مقام معظم رهبری خطاب به کدام دولت فرمودند:«در همین چند ماه قبل دو گزارش جداگانه از بوشهر و اصفهان به من رسید که به معنای حقیقی کلمه، خواب را از چشم من ربود؛ هر دو هم مربوط به دستگاههای دولتی بود. گزارش اصفهان مربوط به محل سدّ است؛ مظهر فاصله و دره بین وضع زندگی قشرهای فقیر و قشرهای دولتی. در آن جا خانهها و ویلاهایی ساختهاند. کنارشان هم مردم زندگی عادیای ندارند؛ نان ندارند که شکمشان را سیر کنند؛ دروازه هم گذاشتهاند که کسی حق ندارد از آن جا عبور کند و به آن طرف برود! در یکی از جزایر بوشهر هم همین اتفاق افتاده و مربوط به یک بخش دولتی است. اینها اصلاً قابل قبول نیست. بنده خبر نداشتم. اما اگر اطلاع داشتم که میخواهند چنین جایی را در اصفهان و یا بوشهر بسازند، با اینکه بنا ندارم در کار اجرایی دخالت کنم، قطعاً به آن استاندار یا آن وزیر، کتباً و یا شفاهاً میگفتم شما حق نداری این کار را بکنی». مگر نه اینکه در دوران دولت سازندگی، تورم به مرز 50 درصد هم رسید و عدهای بیاعتنا به مشکلات اقتصادی فراوان با ارائه طرحهای تعدیل اقتصادی، خودگردانی بیمارستانها و...، اقشار محروم را در منگنه قرار میدادند؟! مگر در آن دوران نبود که برخی همفکران جنابعالی معتقد بودند برای رسیدن به پیشرفت، باید عدهای زیر چرخهای توسعه له شوند؟! مگر در آن دوران نبود که فرهنگ سادهزیستی توسط برخی متصدیان تحقیر شد و موجی از اشرافیگری رواج یافت؟! مگر در آن دوران نبود که....
سخن در این باره بسیار است و مجال اندک. پس چه خوب است عمل به این آموزه اخلاقی که؛ «طبعت دمی که مایل عیب کسان شود/آینه گیر کز سر انصاف نگذری» (منبع: خبرگزاری فارس)