مبلغ کهنهکار صفتی است که قبلا روزنامه خراسان در مصاحبهای به او داده است.
حدود هفت سال پیش کلیپهای یک روحانی غوغایی در فضای مجازی به راه انداخته بود. این سخنرانی ماندگار استاد ایزدخواه را اکثر وبگردهای حرفهای و غیرحرفهای در اینترنت دیدهاند. جستجو نام حجت الاسلام و المسلمین ابوالحسن ایزدخواه در اینترنت شاید خیلی افراد را با این پدیده آشنا نکند اما کافی است"آخوند با حال" را در سایت هایی مانند یوتیوب و آپارات جستجو کنید تا با میزان محبوبیت و تاثیرگذاری این مبلغ دینی آشنا شوید.
حجتالاسلام ابوالحسن ایزدخواه عضو نخبگان تبلیغ دفتر تبلیغات و از مربیان گفتمان دینی سازمان تبلیغات و مربی عقیدتی سپاه و بسیج و مربی اخلاق در مدارس علمیه و فردی که ارگانها و مجامع صنفی او را برای بیان مسائل اعتقادی دعوت میکنند. او دارای سایتی با نشانی http: //www.izadkhah.ir است که از اخبار جلسات ایشان مطلع شد و کلیپها و تصاویر و صدای برخی از سخنرانیهای ایشان را میتوان بارگزاری کرد. و همچنین با مدیر برنامههای ایشان مرتبط شد.
امروز خدمت ایشان رسیدیم تا از تجربیات ایشان و نقطه نظراتشان جهت تبلیغ دینی بهرهمند شویم.
سئوال جناب ایزدخواه لطفا کمی از خودتان و فعالیتهاتان بگید:
با تشکر از مجموعه که در آن فعالیت میکنید... اینجانب از سال 62 و 63 وارد و بیش از 19 سال است که در خدمت مردم هستم همچنین با نهادهای حوزوی و آموزش و پرورش و دیگر ارگانها همکاری دارم در رادیو نیز به عنوان کارشناس برنامههای صدای خراسان انجام وظیفه میکنم.
سئوال: مباحثی که ما در سلسله گفتگوهایمان با نخبگان تبلیغ دنبال میکنیم با هدف انتقال تجربیات مفید برای مبلغان برای طلاب جوانتر است لطف بفرمایید بیشتر از خودتان بگید و از اساتید تاثیرگذار بر شما بگید:
من قبل از اینکه ازدواج کنم و زمانی که در مدرسه امام محمد باقر حاج آقای دیّانی بودم تبلیغ رفتم خوبه بدانید پدر و مادر، خواهر و برادر و همچنین خانم خودم همه مبلغ هستند. توفیق داشتهام به بیش از 39 منطقه کشور به تبلیغ بروم. همچنین جزوههایی در بحث خانواده درست کنم و بیش از 30 تقدیرنامه دارم و البته سعی کردم بدون ادعایی انجام وظیفه کنم.
همینجا خوبه یک نکته بگم: حدود 10 سال در تهران منبر میرفتم ولی در حال حاضر به تهران نمیروم و به این علت نمیروم که مستمعی نمیاد هرچند که بانیان هیئتها و غیره دعوت میکنند و اینها پاکتشان هم سنگین است؛ میگفتم چه کنم اونها به من میگفتند شما چکار داری شما پاکتتان رو بگیرید و تبلیغتان رو بکنید اما من از نظر شرعی از آقای گرایلی که از اساتید ما بودند پرسیدم. ایشان نهی فرموند. همچنین از آنجایی که آقای مطهری میفرمایند هر طلبهای برا ی هر ساعت صحبت باید 30 ساعت مطالعه کند و مرحوم آقای فلسفی فرمودند حرام است که طلبهای بدون مطالعه به منبر برود و من خودم را ملزم کرده بودم و ساعتهای زیادی برای منبرهام مطالعه میکنم میدیدم جای دیگر مستمع بیشتری است و فرصت بیشتری برای تبلیغ دینی است لذا دیگر آن مناطق تبلیغی در تهران نرفتم
- با توجه به اینکه شما کلیپهای پر بازدید فراوانی تو اینترنت دارید از اولین کلیپ محبوبتان که همین الان نیز توی برخی گوشیهای موبایل هم هست بگید. خودم یادم هست اولین بار که دیدمش خیلی لذت بردم و به خیلیها نشونش دادم و احساس میکنم آموزنده هم بود:
جریان اون کلیپ برمیگرده به سال 85 که در شرکت گاز مرکز انتقال گاز سه راهی فردوسی دعوت بودم برای جمع تکنسینهای آنجا سخنرانی کنم. چون روز 15 ماه رمضان و سالگرد میلاد امام حسن مجتبی بود و 50 دقیقه هم وقت صحبت داشتم و منم برای اینکه میخواستم فضای مفرّح و شادی باشد اونطور صحبت کردم که ضبط شد و چون بعد اون خط گازی که تا رامسر میره اون درس اخلاق هم تا اونجا برای همه پخش کردند بعد برخی از جوانها قسمتی از صحبتها را بریده بودن و به صورت کلیپ تو اینترنت در سایتهایی مثل آپارات و یوتیوپ گذاشته بودند و براش عناوینی همچون شیخ باحال روش گذاشته بودند که هنوز هم تو گوگل به همین نام میاد.
خدای بده شرّی که خیر ما در اون باشد من نمیخواستم اون قسمتها پخش بشه و الان برخی صحبتهای تو اون کلیپها کردم را خوب نمیدونم زده بشه ولی جالبه در بعضی از شهرها من رو دیده بودند با من عکس میگرفتند و به من میگفتن آقای اکبری شما هستید چون تو صحبتهام یک اکبری میگفتم خلاصه با خانوادهاشون تماس میگرفتند که اون شیخ عتیقه که تو بلوتوثها بود الان پیش ماست. الان طوری شده در همه جا حتی تو دانشگاهها زیرا اسمم مینویسند «شیخ باحال» یا «شیخ بلوتوثی» و از من هم اجازه گرفتند و من هم گفتم اشکال نداره بگزار که این کد رمز حفظ بشه و اکثرا میان برا تماشا و خیلی احساسات نشون میدن اشکال نداره حالا تبلیغ دین هست و مردم هم میان
سوال: این یعنی شما تبدیل به رسانه شدید. به نظر ما اون اخلاص شما و اون مردم داری شما و اینکه خودتان را جدا از مردم ندانستید و در کلیپ مشهود بود باعث شد که خوب ارتباط برقرار کنید و این یعنی مخاطبشناسی و بیان نیازهای جامعه و خوب هم هست مبلغان این روشهای جدید را بدانند
خیلیها میان تو وبسایت بنده احساساتشون را نشون میدن و میگن توبه کردیم و برام از تحول خودشون میگن... . چارلی چاپلین میگه که تعریف کردن از خود نوعی دیوانگی است... بد میگم! ولی با اذعان به این مطلب برای رفع خستگی میگم و برای اینکه طلبهها بدونند که خیلی ما داشتیم خانم و آقا که احساساتشون بروز میدادن و میگن توبه کردن ... حرمت این لباس رو طلبههای عزیز بدونند ... من میگم که هر جور حتی با دست خالی تبلیغ میکنم... خیلیها برام مینویسند که بعد اون سخنرانی شما شوهرمان اخلاقش عوض شده یکی حتی بعد از 13 سال ابراز محبت زبانی کرد.
- الحمدلله مردم واقعاً احساس نشون میدهند، مردم واقعاً تشنه معارف حقه اسلامی هستند خصوصا با زبان مبلغان روحانی هر چه زبان خودمانیتر باشد و رسانه هم فراگیرتر باشد یقیناً این دامنه تاثیر بیشتر شده و به نظر میرسد هر طلبهای اگر کمی کم کار کند نتیجهاش را میبینه اگر بتونه کارهاش با ابزارهایی مثل اینترنت به تعداد مخاطب بیشتری نمایش بده نتایج بهتری میگیره باید ما جهانی تبلیغ کنیم، مردم مخصوصا تو کشورهای خارجی واقعاً تشنه معارف اهل بیت ع هستند، خوبه بگم تو حاشیه کنفرانس دکترین مهدویت با امام جمعه نیویورک صحبت میکردم (ایشون اصالتاً پاکستانی بود ولی فارسی، اردو و انگلیسی و چند زبان دیگه دنیا را بلد بود) از ایشون پرسیدم که نیاز مخاطبان در آمریکا چیه و چه مباحثی علاقه نشون میدهند ایشون فرمودند که الان مردم آمریکا بیشتر تشنه مسائل عرفانی و مسائل اخلاقی دین هستند.
بسیار عالی فرمودید.
- خواهش میکنم لطف بفرمایید از اساتید تاثیرگذار در خودتون بگید اونهایی که شمار و تو این عرصه یاری کردند مثل حاج آقای دیانی که اشاره کردید؟
بله حاج آقای دیانی هر وقت ایشون رو میبینم ایشون دست ایشون رو میبوسم. حاج آقای گرایلی که درس خارج اصول فقه ایشون میرفتم حاج آقای سید هادی مرتضوی و حاج آقای صالحی خدابیامرز از اخلاق گرمشون بهرهها بردم.
بیشترین تآثیر را من از حاج آقای گرایلی و حاج آقای دیانی، از این دو بزرگوار گرفتم.
-اینجا خوبه نظرتون درباره شیوه تبلیغی ائمه اطهار ع نیز بیان کنید؟
ببینید عزیز اینها دو بخش است یکی ائمه چه شیوهای داشتن؟... که از وعظ و خطابه استفاده میکردند و مناظرات علمی داشتند و بیشتر شخصی بود؛ چهره به چهره در مناسبتهای مختلف و مکانها مختلف؛ بعد هم اون سیره عملی این بزرگواران هست که در اوج خفقان و محاصره جاسوسها که در دور و بر امامان بودند. همچنین در دوران امام حسن مجتبی ع و امام باقر ع و امام هادی ع به نحوی... و خود امام سجاد ع که شما تصور کنید چطور از زبان دعا برای تبلیغ و ترویج عقاید حقه دین بهره میبردند. زمانه هم زمانهای خاص بوده و اما بخش دوم سئوالتون درباره شیوهها؛ از اون شیوهها، یکی رعایت زی طلبگی است. اینکه بدانیم ما کارهای نیستیم!...
طلبه یا مدرس یا مجتهد یا مؤلف یا مبلغ میشه این چار شاخه طلبگی است و حالا کارهای دیگه رو نمیگم شاخه تبلیغ رو میگم؛ ...اینکه اطلاعاتشون رو ببرن بالا منظور علم روز رو داشته باشند یعنی بنیه علمی داشته باشند فقط دو تا کتاب ویندایر و آنتونی رابینز نخونند... بعد بگن انتونی رابینز طبق مباحث اساتید روانشناسی... نه آنتونی خودش یک فراری بوده که گفته رفتم تو کتابخونه در رو بستم و بیش از 2000 جلد کتاب مطالعه کردم که رمز موفقیت مردان، کتاب نیروی بیکران رو ساخت که تو جهان صدا کرد و خوب تحقیق کرده کار نیکو کردن از پرکردن است... ولی منظورم از این علم است عزیز! من روانشناسی اون علمش رو میگم خوب حالا کلیاتی رو باید بدونید یک بنیه علمی داشته باشید... دوره ببیند... الان الحمد لله خود دفتر تبلیغات دورههایی دارد... من زمانی که جوان بودم دوره تفسیر دفتر تبلیغات رفتم و هم 2 سال تو برفها دوره اقتصاد میرفتم اون زمان دفتر تبلیغات تو کوچه شاهینفر بود. اون زمان آقای ذاکری بودن آقای عبایی بعدش اومدند (یادم هست آقای رحیمپور ازغدی هم اون زمان تو کتابخانه دفتر دائم مشغول مطالعه بود) ... به ما میگفتند شما استخدام نخواهید شد فقط میآیید بیایید اساتید دانشگاه هستند همون درسهای دانشگاه هم بیان میشه ولی هیچ مدرکی نمیدهیم... .
به نظر بنده طلبه باید کلا در مورد اقتصاد خرد و کلان بداند؛ نه که اینها را روی منبر بگوید بلکه ذهنش باز باشد؛ بفهمد... مثلا از هنر سر در بیاورد و وضعیت سینماهای حرفهای و هالیوود رو بدوند اصلا هم لازم نیست اینها رو روی منبر بگوید اصلا حتی نگوید افاضه فیض هم نکند خودش رو بخواهد روی منبر نشون بدهد بگوید:... ببینید فیلم ارباب حلقهها و... که مثلا پیام کومونیستی دارد و... نه! فقط بدوند که خشک نباشد! من میگویم چرا همیشه سبزی فروشها روی سبزیهاشون یک کیسه گونی مرطوب میاندازند به خاطر همون رطوبتش به پوست سبزیها برسد مثلا از فوتبال و وضعیت آن سر در بیاورد که برزیل به یک سد تبدیل شده و خلاصه بداند مردم در چه وضعیت روحی روانی هستند...
اول گفتم اخلاق و خود زیطلبگی دوم احاطه به مسائل روز و... و سوم بنیه علم دینی یعنی تفسیر و نهجالبلاغه و به حدیث حتما مسلط باشد و چهارمی فردی است به نام سلیقه و هنر و این مهم است این خیلی مهم است خیلیها خراب میکنند... برخی همه را دارند ولی این را ندارند که خراب میکنند این هم جرات و ادب میخواهد با هم باید باشد نه به تنهایی.
- منظور شما یک سری ظرافتهاست مثلا در مورد همین جرات بعلاوه ادب مثلا برخی مطالب وقتی بدون مقدمه قشنگ وارد شویم اثر بد میزاره و بد برداشت میشود ولی برخی این هنر را دارند که برخی مطالب دینی که نمیشه رو منبر گفت را با سلیقه خوب و با مقدمه زیبا و جذاب بیان میکنند و مطلب را میرسانند آیا این هنر مد نظر شماست؟
درست است همانطور که عرض کردم جرأت یعنی نترسی از خشک مقدسها و از متحجرین نترسی از اون جهت عرض کردم ادب هم مقتضای زمان و مکان رو باید در نظر بگیریم مثلا درست است جلوی مهندس صحبت میکنی مواظب باش چی داری میگی... فکر نکنید از اون کلیپهای اولم راضیم البته بعد فهمیدم... همانطور که تجربهام بالا رفت ... من به شخصه اون کلیپها را دوست ندارم ببینم پاکش میکنم چرا چون معلوم میشه چیزی را اونجا ندیدم.
- البته ... در کل قلبها دست خداست شاید الان احساس کنید اگر اونطور صحبت کنید نتیجه منفی میدهد ولی در بازخوردی که ما گرفتیم مردم استقبال کردند همچنین از این استقبالی که از شما میشه هم همین بدست میاد. .و در کل نتیجه مثبت داد... شاید به خاطر بیان زیبا و نو همون مسائل منتشر شد حتی سایتهای جهتدار هم اونرو تبلیغ میکردند که در عمل نتیجه به نفع کل مبلغان دینی بود اینکه میبینند یک روحانی اینقدر میتونه شاد باشه و شاد کنه و داخل مردم باشد و خودش را جدا ندونه و مشکلات جامعه را با زبان مردمی و طنز و زیبا بیان کنه که البته باعث جذب مخاطب و بعد تأثیرگذاری روی او شد و به نظر ما این باعث شد به برخی نگاهشان به کل روحانیت عوض شود و باعث شد مردم بیشتر با طلبهها انس پیدا کنند...
البته یک مطلبی را بگویم که حتما به طلاب منتقل کنید که خیلی از آنان از این قدرت استفاده نمیکنند و به روز نیستند... فشار رو مغز ماها میاد! ...ولی و ما مجبوریم بریم به سمت این سلاح جدید و این تیپ جدید و اینجوری مطالب را بیان کنیم ... که خیلی از طلبهها اصلاً نه به فوتبال نه به رابطه دختر و پسر و نه غیره ورود پیدا نمیکنند کار نمیگیرند یک حدیثی سنتی میخوانند و میان پایین... ولی حاج آقای قرائتی رو نگاه کنید یک چهره جهانی و بینالمللی هستند ... تو این امور موّفقند.
تو این مملکت الان حرف خوب زدن خیلی عادی شده همه حرف خوب زدن رو بلدند ... پس چرا آمار طلاق و خودکشی زیاده چرا الان 8 میلیون پرونده تو قوه قضاییه هست ببینید آمار اعتیاد چقدر زیاد است ... باید یک سری طلبهها پاشن و تو این مسائل ورود پیدا کنند بالاخره سنگی رو در آب بیندازیم آب موج بر میدارد.
- نظرتان درباره شیوههای تبلیغی قرآن بگید و در تبلیغ چگونه میشود از آن بهره برد؟
با استفاده از تمثیل و هنر که در قرآن فراوان استفاده شده... ببینید ما باید مسلط باشیم به سلاح هنر... استفاده از قصه و خود خلاصهگویی خیلی تاثیر دارد.
- سوال دیگه ما اینه که بفرمایید امروزه چه آسیبهایی تبلیغ دینی ما را ناکارآمد کرده است؟
اول از همه بیسوادی (بیخبری ) خود ما است دوم هجمه دشمن است که خودش پول دارد و کار میکنه
بعد هم این حرص اقتصادی و مالی... این بیشتر... اینکه حتما باید تلویزیون الای دی داشته باشیم...
-با برنامه باشید وقتی مثلا من رو یک امام جمعه دعوت میکند من روزی 5 ،6 جلسه دارم جایی هم بدون برنامه نمیروم قبلش بهم میگن برنامه رو به من میگن این جزوه.
-طلبهها متوجه باشند نرخ تعیین نکنند؛ من جایی نرخ تعیین نمیکنم... چوب زیادی هم خوردم ولی خدا جای دیگر جبران کرده است. ولی از اینطرف این رو بگید که کسانی که مطلب شما رو میخوانند ناراحت نشوند که بدونند ما درد رو میدونیم الان تو بعضی جاها این کار میشه ولی از اون طرف هم بعضیها پاکت رو پس میدهند میگن کمه چرا ... اینا خیلی صدا میکنه ... یک طلبهای گفت آقا تو که همچین آدم مهمی نیستی چرا سرت شلوغه گفتم برای اینکه من نرخ تعیین نمیکنم... این مهمه باور کنید.
رفتیم یک جایی پاکت دادند... بعد یک آقایی آمد بیرون، آهن فروش بود... من تا به حال ندیده بودمش یک چیزی گذاشت تو دستم و بعد گفت این از شیر مادر حلالتره و من خمسش رو هم دادم این رو گفت و رفت... فکر کردم چیزی نیست لوله کردم گذاشتم تو جیبم بعد رفتم خونه دیدم یک میلیون پول توشه و من چکار کردم همه رو استفاده نکردم 500 دادم به یک طلبه مستضعفی و300 دادم به قرضهام و 200 دادم به یک بنده خدایی کمک کنه به هر کی میخواد.
-درصدی از درآمدمون رو ما طلبهها باید یادگاری میگم نذر دین کنیم چون به ما میگن حجه الاسلام ایزدخواه فردا امام زمان (عج) به ما نگه تو برای اسلام چکار کردی نه تو مالی، چکار کردی... کار فرهنگی بکنید کتاب و سی دی سخنرانی بخرید اهدا کنید و... من همیشه میخرم بنده خدا میگه تو که 2 هفته پیش خریدی میگه نه من دوباره میخوام بخرم
-حتما بگید که هم هیات امنا بدونن همه جا میگم و وقتی از من میپرسن میگم آقا دو تا پاکت جمع کنین یکی برای روحانی یکی برای آب و برق و گاز مسجد و بعد جمع شدن میرن تو اتاق 5 نفر تعیین میکنند که چقد به روحانی بدن چقد برای مسجد باشه این شاید شرعا درست نباشه چون اگه از حق مسجد به من بدید حرامه یعنی جایز نیست اصلا ولی اینکه شما از حق زن و بچه من رو بردارید کولر مسجد میخواد کولر گازی بزنید فلان کنید خوب نیس و ما که واعظ امام حسین حسینیم افتخار هم میکنیم یک سفره پهن کنن بگن هر کی هر چقد میخواد پول بندازه برا امام حسین خوبه ما راضیتریم
-من با کار اقتصادی طلبهها مخالفم اگه بیفتد تو کارای باغداری، مرغداری، تایپ و تکثیر نه نباید این کارها رو بکنه کتاب میخواد بنویسه بده ارگانها اون رو تایپ کنن و پخش کنن...
-چه برنامه مطالعاتی برای مبلغان جوان توصیه میکنید؟
اول تفسیر نمونه محاله طلبهای طلبه بشه ولی این تفسیر رو نخونه نرم افزارش هم هست ولی حساب نیست؟ باید با خود این کتاب زندگی کنه
دوم کتابهای اساتیدی همچون آیتالله جوادی آملی، حجت الاسلام قرائتی عزیز حجت الاسلام اصغر طاهرزاده شاگرد علامه طباطبایی(همه رقم دارند اجتماعی و. ..) کتابهای استخون دارند کتابهای آقای صفایی حائری، جواد محدثی، سعادت پرور (حدیث معراج اون رو حتما باید بخونند)
-امروزه چه موضوعاتی کاربردی برای منبر پیشنهاد میکنید؟
مباحث خانواده بیشتر نیاز هست، روانشناسی شخصیتی عقدههای روانی، عصبانیت، به نظرم جامعهشناسی لازمه چون مثلا سیدمحمدخاتمی با جامعهشناسی بالا اومد لبخند زد و غیره ...
الان روحیه و روانها خرابه (روان یعنی دقت و تمرکز ) مردم الان در یک بهت و یک در یک تحیر به سر میبرند بیمعنا شدن زندگی و... . واقعا پوچی نامحسوس داره رواج پیدا میکنه.
خود قرآن رو بخونید.
- الگویی برای منبری برای ما بگویید؟
قرائتی برای تبلیغ همین و بس
برای مباحث عرفانهای نوظهور چه توصیهای دارید؟
دیگه دامن نزنید! هناشون رنگی نداره اونا بدبختند مثلا بگید توی لباسها علامت فلان است اینها تاثیر نداره ما هر چی میگیم بدتر میشه و هر چی دامن بزنیم بدتره و مثلا بگیم اینها روانی هستن اینها رو بگیم چه فایدهای داره باید عوارض اینها رو بگیم که جز پوچی نیست عزیز من... اینها را توصیف نکنیم بگیم پوچی یعنی بدون خدا زندگی رو ادامه دادن... نگیم با توجه به عرفان اوشو ... این خودش اینها رو بیشتر ترویج میده من خودم مستقیم نرفتم بگم عرفانهای نو و... در صورتی که بنده یک دوره عرفانهای نوظهور در دانشگاهی در امارات تدریس کردم.
استفاده کردیم... از این که وقتتون را به ما دادید ممنون.
img { max-width: 500px; max-height: 400px; }