دکتر علی شاه حسینی- راز مهمی برای یادگیری مدیریت مالی
مدیریت بر خود از ضرورتهای مدیریت مالیست. وقتی راجع به وضع مالی، دارایی و ثروت صحبت میشود، افرادی که پول دارند و ما آنها را با انگشت نشان میدهیم و نسبت به دارایی آنها غبطه یا شاید متاسفانه به آنها حسادت میکنیم و وقتی به آنها نزدیکتر میشویم و با دقت مطالعهشان میکنیم متوجه میشویم کهدارای یک ویژگی خیلی بارز هستند و آن ویژگی «مدیریت بر خود» است. یعنی این اشخاص اولین اصل مدیریت برای مدیریت بر محیط و دنیای پیرامون خود را میدانند و به آن عمل میکنند. اولین اصل مدیریت این است که برای مدیریت بر محیط اطراف و برای مدیریت بر اعمال دیگران باید اصول و فنون مدیریت بر خود را بدانیم. وقتی واژه self-management را تحلیل میکنیم و کمی دقت میکنیم به نتایج جالبی میرسیم. دنیای امروزی دنیای Self است؛ یعنی ما برای اینکه خودمان را مدیریت کنیم؛ باید اول بتوانیم خودمان را ارزیابی کنیم self-evaluation و برای اینکه خودمان را ارزیابی کنیم باید خودآگاهی داشته باشیم self-awareness و برای اینکه خودآگاهی داشته باشیم باید بتوانیم مدام یاد بگیریم، آموزش ببینیم و برای این منظور حتما نباید در کلاسهای آکادمیک و حضوری شرکت کنیم و پشت میز بنشینیم؛ بلکه یک خودآموز self-learner باشیم . شخصی که میتواند یاد بگیرد و خودش را مدیریت کند نیاز به این ندارد که دیگران در او ایجاد انگیزه کنند. او خودش در خودش ایجاد انگیزه میکند.
self-motivation یکی از ابزارهای بسیار کلیدی این افراد است این ویژگیها کمک میکند تا این شخص بتواند self-control داشته باشد.
حالا رسیدیم به همانجایی که میخواستم شما با من بیایید. کسی که خودکنترلی دارد میتواند در هزینهکردن، در خرید کردن، در معاملهکردن، احساسات، افکار و رفتار خودش را مدیریت کند. گفتار خودش را بر مبنای ادبیاتی چیدمان کند که بتواند برنده باشد. کسی که توانسته مدیریت مالی داشته باشد و امروز به ثروت رسیده است، میداند چرا دیگران روی او حساب دیگری باز میکنند. در کوچه و بازار میگویند چون پول دارد همه به او احترام میگذارند. چون وضع مالیاش خوب است، همه روی او حساب میکنند. در صورتی که اینطور نیست؛ چون مدیریت داشته پولدار شده است. چون توانسته که بر خواستههای خودش لجام بزند و در مسیر رشد مالی درست حرکت کند، پس این شخصیست که میشود روی او حساب کرد. از امروز اگر کسی را دیدیم که ثروتمند است و دیگران روی او حساب باز میکنند، بدانیم به چه علتیست. بله به علت آنکه او لیاقتش را داشته. نمیخواهم بگویم فردی که ثروتمند نیست لیاقت ندارد و سریع جبههگیری کنیم؛ بیاییم واقعبین باشیم. امروز کارآفرینان بزرگ، کارفرمایان بزرگ، حقوقپردازان بزرگ ثروتمند به دنیا نیامدهاند یا لزوما از رانت استفاده نکردهاند، در قرعهکشی برنده نشدهاند و یک شبه به جایی نرسیدهاند؛ چون کسانی که از این مسیرها به ثروت رسیدهاند کارآفرین، کارفرما و ثروتمند نماندهاند. بیل گیتس ثروتمند به دنیا نیامد ولی ثروتمند زندگی کرده و ثروتمند از دنیا خواهد رفت. ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که فرزندان بیل گیتس ثروتمند از دنیا بروند. جمله جالبیست که میگوید اگر ثروتمند به دنیای نیامدهاید تقصیر شما نیست؛ ولی اگر ثروتمند نمیرید تقصیر شماست! ماجرایی را از بیل گیتس خواندهام که روزی در رستورانی نشسته بود و غذای سادهای را میخورد، پول غذا را پرداخت کرد و مبلغ مختصری را بابت انعام به گارسون داد. گارسون با تعجب نگاهی کرد و گفت جناب بیل گیتس فرزند شما هر زمان که به اینجا میآیند و غذایی میل میکند چندین برابر این مبلغ را به من انعام میدهد؛ شما که پدر ایشان هستید چرا این مبلغ ناچیز را میپردازید. بیل گیتس با لبخند نگاهی به جوان میکند و میگوید: فرزند من پدرش پولدار است، ولی من، پدرم پولدار نبوده است. از طرف دیگر، من میخواهم ثروتمند بمیرم؛ ولی فرزندم را نمیدانم!
پس برای داشتن مهارت مدیریت مالی یا راحتتر بگویم برای اینکه ثروتمند شویم، برای اینکه جزء افراد سرمایهدار قرار بگیریم، بیایید از خودمان چندتا سوال بپرسیم: کجا اشتباه کردهایم؟ یادتان هست چند سال پیش معاملهای را انجام دادید و اشتباه کردید؟ یادتان هست پیشنهاد معاملهای را به شما داده بودند ترسیدید و انجام ندادید؟ یادتان هست یک وسیلهای را قرار بود بفروشید و آنقدر تعلل کردید که قیمت آن نصف شد؛ یا همین چند وقت پیش میخواستید جنسی را بخرید و آنقدر این دست و آن دست کردید که قیمت آن 2برابر شد. همه اینها برمیگردد به اینکه ما در آن زمان نتوانسته بودیم بر افکار خود، نگرش و احساس خود مدیریت داشته باشیم. اگر ترسیدیم، اگر دچار شک شدیم،اگر به مشورت دیگران توجه نکردیم یا مشورت نگرفتیم یا با افراد نا آگاه و غیر متخصص مشورت کردیم؛ همه اینها نشانه ضعف ما در مدیریت بر خود است کسی که میخواهد امورش را مدیریت کند بر این باور باشد که من همهچیزدان نیستم؛ همه چیز را همه کس دانند. امروز مردان وزنان بزرگ و شاخص در عرصههای متفاوت دنیا را نمیبینیم، نمیشناسیم مگر آن که در کنار آنها مشاوران توانمند حضور داشته باشند. کدام یک از ما یک-پنجم درآمد خود را صرف مشورت گرفتن از متخصصان میکنیم؟ کدام یک از ما برای معاملات خود سراغ یک حقوقدان یا یک مشاور مالی میرویم؟ اشکال ما اینجاست که ما خود را متخصص در همه زمینهها میدانیم و حالا انگشت اشارهمان به سوی دیگران است. اگر میخواهیم مدیریت مالی داشته باشیم و در این دهکده جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم بیاییم یک نفر را مدیریت کنیم؛ دیگر تلاش نکنیم تا بازار جهانی، خانواده، مردم، اقتصاد کشور و همه چیز را مدیریت کنیم. روزی پدری در منزل مشغول خواندن روزنامه بود و فرزندش مدام تمرکز پدر را به هم میزد. پدر برای اینکه فرزندش را سرگرم کند پازلی را به او داد که پازل جهان بود و به پسرش گفت: عزیزم اگر این پازل جهان را درست کنی من به تو جایزهای میدهم. فرزند پازل را گرفت و شتابان به اتاق خود رفت. پدر خوشحال از اینکه فرزندش چند ساعتی مشغول خواهد بود ولی چند دقیقهای نگذشته بود که فرزند با پازل درست شده برگشت! پدر بسیار متعجب شد از اینکه چطور فرزندش پازل جهان را به این سرعت درست کرده است و از فرزندش پرسید: چطور این جهان را درست کردی؟ مگر تو تمام نقاط جهان را میدانی؟ فرزند با گفتار کودکانه ولی واقعبینانه خود جواب داد: نه پدر، من هر چه تلاش کردم دیدم نمیتوانم جهان را درست کنم ولی پشت پازل عکس یک آدم بود و درست کردن یک آدم خیلی راحتتر از درست کردن جهان بود. بنابراین من آدم را درست کردم و بعد دیدم که جهان خودش درست شد. حال چقدر خوب است که من انرژیم را صرف درست کردن آن یک آدم که خود من هستم، بکنم.
ولی چگونه ؟
• چند راهکار برای مدیریت بر خود:
- لازم است روی یک برگه کاغذ ایرادات خود را بنویسیم.
- راهکارهایی برای ایرادات رفتاری خود بیابیم.
- ببینیم از چه کسانی میتوانیم راهنمایی بگیریم و چگونه میتوانیم خودمان را اصلاح و بهتر کنیم.
- خودمان را ببخشیم و به خاطر گذشته خودمان را سرزنش نکنیم.
- برای خودمان مهلت تعیین کنیم و زیاد روی تغییر خود عجله نکنیم.
- بعد از هر تغییر کوچک به خودمان جایزه بدهیم و خودمان را تشویق کنیم.
- دوستانی را پیدا کنیم که خوبیها و پیشرفت ما را ببینند و ما را تشویق و ترغیب کنند.
- از امروز واژه مدیریت بر خود را جدی بگیریم و بیشتر در مورد آن تأمل ، تعمق و تفکر کنیم.
برچسبها: دکتر علی شاه حسینی, راز مهمی برای یادگیری مدیریت مالی _ پنجره خلاقیت