سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 855049

  بازدید امروز : 268

  بازدید دیروز : 634

ابـــوحـامـد

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

*رمز موفقیت*
قرآن
پارسی بلاگ
نهج البلاغه
سایت دفتر مقام معظم رهبری
محمد فرشاد پور
حوزه علمیه
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
پایثگاه ملی علوم زمین کشور
بانی تک
هم اندیشی
پایگاه اطلاع رسانی دولت
پایگه خبری - تحلیلی دانشجویان ایران
وب سایت شیرزن ایرانی
جام جم روزنامه
بازتاب برنا
هم اندیشی
ریاست جمهوری
شهاب مرادی
کدهای جاوا
عطف
گلستان دانش
روزنامه ها
جهان نیوز
خبر گزاری فارس
راسخون
باشگاه خبر نگاران جوان
پرورش کرم خاکی دلاور
پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور دکتر روحانی
خبر فارسی
رویدادهای رفسنجان
مدیریت آموزش و پرورش رفسنجان
آموزش و پروش کشکوئیه
آشپزی لذت بخش
سایت کدبانو
پایگاه اطلاع رسانی 9دی
سایت دکتر حسن اکبری متخصص آسیب شناسی
سریعترین موتور جستجوگر خبر پارسی - اخبار لحظه
مبین طرح
خبرگزاری دانشجو
واژه یاب
میزان مجاز قند خون
مفاتیح ا لجنان
رجا نیوز
انواع سایتها
تحریرالوسیله
وام خود اشتغالی
پایش برنامه یکشنبه شبهای شبکه 1
متالوژی پودر یزد
پخش زنده حرم امام حسین و...
یزد فردا
سمت خدا از شبکه 3
سبک زندگی و صله رحم و ... محمد رضا پروانیان
آخرین اخبار ایران و جهان
پشیمان دشت سمنان
نشریه پرتو سخن
الگوها
دو بیتی های بابا طاهر
وبلاگ نوجوان هادی سرداری
طرح عفاف و حجاب
شهدای مصطفی خمینی رفسنجان
خاطرات مسثر

لوگوی دوستان











 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

 

لینک به لوگوی من

ابـــوحـامـد

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

دسته بندی یادداشت ها

حذف کردن از منوی استارت[167] . رهبرم[2] . غزه .

 

بایگانی

نوروز86
اردیبهشت 86
خردادماه 86
تیرماه 85
مرداد
آذرماه
شهریور
دی ماه
بهمن ماه
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد ماه 87
مهر ماه
دیماه88
بهار90
سال 91
نیمه اول سال 92
مهر 92
آبان 92
تا نوروز 93
بهار 93
تابستان 93
پاییز 93

 

اشتراک

 

 

[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]

عبودیت پامبر صلی الله علیه و آله

نویسنده:ابوحامد::: چهارشنبه 94/8/13::: ساعت 5:31 صبح

 

محمد حسین توسلی

 

مقدمه

عبادت : یعنی پرستش ، بندگی ، این کلمه به دو صورت استعمال می شود ، عام و خاص.
عبادت خاص : از جمله عباداتی است که، شرط صحتشان قصد قربت به سوی خداست مثل : نماز و روزه .
عبادت عام : عباداتی را که مهم قصد قربت به سوی خداست حال چه شرط صحتشان باشد و یا نه، شامل عبادت خاص هم می شود . مثل : نماز ، روزه ، خوردن و آشامیدن و ...
در این تحقیق آنچه از عبادت مورد نظر است، عبادت به صورت عام است .
انسان ها بایستی همه ی کارهایشان را فقط برای رضای خدا انجام دهند تا با اخلاص و به درجه ی مخلصین برسند . آن درجه ای که دیگر شیطان، در آن ها رسوخ نکرده ، و تنها خدا را در مد نظر می گیرند و در واقع اینان از طرف خدای متعال به این درجه رسیده است . و رسیدن به این درجه نیز همت والایی می خواهد.
این تحقیق در نظر دارد ، به زندگی کامل ترین شخص و بزرگوارترین عزیزی اشاره کند ، که همه کارها را بدون کم و کاستی ای انجام می داد ولی نیت پاکش را لحظه ای از دست نمی داد. و این کمال انسان است « ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » ما جن و انسان را خلق نکردیم مگر به واسطه ی عبادت ( معرفت ) .
« و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما » بندگان خاص خداوند رحمن آن ها هستند که ، با آرامش و بی تکبر بر زمین راه ، می روند و هنگامی که جاهلان آن ها را مخاطب سازند به آن ها سلام می گویند.

فصل اول تواضع پیامبر (ص):

 

راه رفتن ایشان :

تواضع در راه رفتن ، سست و بی رمق گام برداشتن نیست ، بلکه این است که در عین تواضع ، گام هایی محکم و حاکی از جدیت و قدرت بردارند
در حالات پیامبر (ص) آمده است که یکی از اصحاب می گوید : « ما رأیت احدا اسرع فی مشیه من رسول الله (ص) کانما الارض تطوی له و انا لنجهد ا نفسنا و انه لغیر مکترث»
« من کسی را سریع تر در امر راه رفتن ، از پیامبر ندیده ام ، گوئی زمین زیر پای او جمع می شد ، و ما به زحمت می توانستیم به او برسیم و او اهمیتی نمی داد.[1] »
و در حدیث دیگری در حالات پیامبر (ص) آمده است که :
« قد کان یتکفا فی مشیه کانما یمشی فی صبب»
« هنگامی که پیامبر (ص) راه می رفت در عین این که عجولانه نبود ، با سرعت گام بر می داشت ، گوئی از یک سرازیری پایین می رفت. [2]
نافع بن جبیربن مطعم ، از علی (ع) نقل می کند که ، پیامبر(ص) هرگاه راه می رفت ، اندکی به جلو خمیده می شد ، گوئی از سراشیبی فرود می آید.[3]
در حدیث جالبی از پیامبر (ص) می خوانیم که ، روزی از کوچه ای عبور می کردند ، جمعی از مردم را در یک نقطه مجتمع دیدند و از علت آن سوال کردند ، عرض کردند : دیوانه ای است که اعمال جنون آمیز و خنده آورش مردم را متوجه خود ساخته ، پیامبر آن ها را به سوی خود فرا خواند فرمود: « می خواهید دیوانه واقعی را به شما معرفی کنم » همه خاموش بودند و با تمام وجود شان گوش می دادند ، آن حضرت فرمود ند : « المتبختر فی مشیه ، الناظر فی عطفیه ، المحرک جنبیه بمنکبیه الذی لا یرجی خیره و لا یومن شره فذلک المجنون و هذه مبتلی!»
( کسی که با تکبر و غرور راه می رود و پیوسته به دو طرف خود نگاه می کند ، پهلوهای خود را با شانه ی خود حرکت می دهد - غیر از خود را نمی بیند و اندیشه اش را از خوداش فراتر نمی رود.- کسی که مردم به خیر او امید ندارند و از شر او در امان نیستند ، دیوانه ی واقعی او است. اما این را که دیدید تنها یک بیمار است .)[4]
اولین صفات بندگان رحمن ، نفی کبر و غرور و خودخواهی است که در تمام اعمال انسان و حتی در کیفیت راه رفتن او آشکارمی شود . زیرا ملکات اخلاقی همیشه خود را در لابلای اعمال ،گفتار و حرکات انسان نشان می دهند ، تا آنجا که از چگونگی راه رفتن یک انسان می توان با دقت و موشکافی ، به قسمت قابل توجهی از اخلاق او پی برد.
تواضع کلید ایمان است و در حالی که کبر و غرور کلید کفر است.
خداوند در یکی از دستورات مهمی که به پیامبرش(ص) می دهد ، اینکه : « ولا تمش فی الارض مرحا ، انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا » در روی زمین از سر کبر و غرور گام بر مدار ، چرا که نمی توان زمین را بشکافی و طول قامتت هرگز به کوهها نمی رسد.[5]
و به همین خاطر است که روح ایمان تواضع می باشد.[6]

نشستن پیامبر اکرم (ص) :

در روایت است که پیامبر (ص) روی زمین نشسته ، غذا می خورد و می فرمود: من یک بنده هستم ، مثل بندگان غذا می خورم.[7]
رسول خدا(ص) که در مجلس وارد می شد ، هیچ وقت صدر مجلس نمی نشست . اصلا مجلس پیامبر(ص) بالا و پایین نداشت ، دایره وار بود ، هر کجا جا بود آنجا می نشست ، بعضی از اهالی خارج که می آمدند و پیغامی داشتند می خواستند ، محمد (ص) را ببینند و بشناسند ، می پرسیدند ، محمد کجاست . می گفتند : در مسجد است . به مسجد که می آمدند ، می دیدند مجلس حلقه ای است ، نگاهی می کردند و می گفتند : « ایکم محمد » کدامتان محمدید ؟ چون می دیدند ، هیچ فرقی نمی کند همه یکنواختند . اینجا بالا و پایین ندارد دور هم نشستند رسول خدا(ص) می فرمود : بلی من محمد چه می گویی ؟[8]
به روایت عبد العظیم حسنی (ره) ، رسول خدا (ص) سه گونه می نشست :
{ گاه کف پاها را زمین نهاده} ساقهای پاها بلند می کرد و دو دست خود را جلو آن قرار می داد و ساق دست را در کف دست دیگر می گرفت گاه دو زانو می نشست ، و گاه یک پا را تا کرده ، زیر ران می نهاد و پای دیگر را روی آن می خواباند. و هرگز دیده نشد که آن حضرت ( مانند متکبران ) چهار زانو بنشیند.[9]
در مجلس نمی نشست و بر نمی خواست مگر با یاد خدا ، [10] و در مجلس جای مخصوص برای خود قرار نمی داد ، و ایشان چون داخل مجلس می شد : در آخر مجلس که خالی بود می نشست و مردم را بدین کار امر می فرمود با هرکه می نشست تا او اراده ی برخاستن نمی کرد ، برنمی خواست.[11]

خوابیدن پیامبر اکرم (ص)

خداوند و پرستش او ، تنها چیزی بود که همیشه در خاطر پیامبر اکرم (ص) جلوه می نمود و تواضع و خشوع در برابر خداوند ، تنها کار حضرت(ص) بود . این بود که در هنگام خوابیدن نیز یاد محبوب خویش بود . نقل کرده اند که : هرگاه پیامبر (ص) آهنگ بستر خویش می فرمود ، چنین عرضه داشت : (سپاس خداوندی را که به ما خوراک و آشامیدنی عرضه میداشت و گرفتاری های ما را کفایت کرد و ما را پناه داد ، و چه بسیار کسانی که نه کفایت کننده دارند و نه پناهنده. [12] )
آری مردان واقعی ، آنان که هدف خلقت را هیچگاه فراموش نمی کنند ، این گونه زندگی می کنند .

غذا خوردن پیامبر (ص)

« قال الحسن (الصیقل ) سمعنا ابا عبد الله (ع) یقول مرت برسول الله (ص) امراه و هی بذیه و هویاکل فقالت : یا محمد انک لتاکل العید و تجلس جلوسه ، فقال لها ویحک و ای عبد اعبد منی ؟
فقالت : اما لا- فناولنی لقمه من طعامک فناولها رسول الله (ص) لقمه من طعامه فقالت : لا و الله الا من فیک قال : فاخرج اللقمه من فیه ، فناولها ایاها فاکلها ، قال ابو عبد الله (ع ) فما اصابت بذاء حتی فادت الدنیا. [13]»
روزی از محله های (بیهوده گویان ) مدینه می گذشت . رسول خدا (ص) را دید که روی خاک نشسته است و غذا میل می نماید ( خرما یا قطعه نانی بوده ).
زن گفت : آقا مثل غلام ها نشسته اید . مثل غلامان خوراک میل می کنید ، اگر کسی رد شود نمی فهمد که تو چه کسی هستی؟
فرمود : چه کسی از محمد بنده تر است . بنده ی رب العالمین ملک الملوک
گفت : یا محمد ، منت بر من بگذار ، از این لقمه ای که می خوری ، به من هم بده . ، رسول خدا(ص) دست دراز کرد که خرما یا چیز دیگری که بود به او بدهد.
زن گفت : تو را به خدا سوگند از دهان مبارکت به من بده رسول خدا(ص) لقمه ای از دهان مبارکش به او داد آن را خورد .
به شهادت امام صادق (ع) که فرمود : این زن از آن روز تا آخر عمر دیگر مریض نشد ، به برکت لقمه ی دهان رسول الله (ص) .[14]
انس بن مالک روایت کرده که ، پیامبر (ص) می فرموده است :« اگر پاچه گوسفند را به من هدیه دهند ، آن را می پذیرم و اگر برای خوردن مرا دعوت کنند نیز پذیرا خواهم بود. »[15]
انس می گوید : رسول خدا (ص) به ظرف شیری افطار می کرد و مقداری هم برای سحرش نگه می داشت و گاهی یک خوراک شیر ، بیشتر نداشت و گاهی نان را در آن می گذاشت و میل می فرمود . شبی برایش ، شیر آماده کردم ولی پیامبر (ص) دیر نمود و گمان کردم ، بعضی از یارانش او را دعوت – نموده اند پس آن شیر را نوشیدم.
پیامبر (ص) پس از مدتی از شب آمد ، از همراهان آن حضرت پرسیدم ، آیا پیغمبر (ص) در جائی افطار فرموده بود . گفتند : نه !
آن شب را جز خدا کسی نمی داند ، که بر من چه گذشت و از غصه ی اینکه پیامبر (ص) از من شیر بخواهد و نباشد.
رسول خدا (ص) آن شب را گرسنه به سر برد ، و دو روز را روزه داشت و از من شیر نخواست و تاکنون از آن مطلب سخنی به میان نیاورده است . [16]
از شعیب بن عبد الله بن عمرو نقل می کردند که هرگز دیده نشده است که ، رسول خدا (ص) در حال تکیه دادن چیزی بخورد. [17]
قال : سمعت یقول : « قال رسول الله (ص) لا اکل متکئا » از ابو حنیفه نقل می کردند که پیامبر (ص) می گفته است : من درحالی تکیه داده باشم ، چیزی نمی خورم.[18]
از عطا ء بن یار نقل می کنند که « جبرئیل پیش پیامبر (ص) آمد و آن حضرت در منطقه ای در بالای شهر مکه در حالی که تکیه داده بود ، چیزی می خورد ، جبرئیل گفت : ای محمد (ص) مانند پادشاهان غذا خوری ، رسول (ص) نشست . [19]
در معانی الاخبار از ابا بصیر از حضرت امام باقر (ع) روایت شده است که فرمود :
( فرشته ای خدمت حضرت رسول (ص) فرود آمد گفت : یا محمد (ص) خدایت سلام می رساند و می فرماید : اگر بخواهی مکه را برای تو از طلا پر سازم ، رسول خدا (ص) سر را به سوی آسمان بلند نمود و عرض کرد : بار الها این حال برابر من خوشتر است که یک روز از غذا سیر شوم و شکرگزاری نمایم و روز دیگر گرسنه بمانم و درخواست نمایم . [20]
زهری نقل می کند که ، می گفت : فرشته ای که قبلا به حضور پیامبر(ص) نیامده بود همراه جبرئیل به حضور آمد و در حالی که جبرئیل سکوت کرده بود . آن فرشته به پیامبر (ص) گفت: پروردگارت تو را مخیر فرموده است که پیامبر (ص) به جبرئیل نگریست و گوئی از او نظر خواهی فرمود. جبرئیل اشاره کرد که تواضع فرماید ، و رسول خدا(ص) فرمود: که ترجیح می دهم که پیامبر(ص) و بنده باشم ، زهری می گوید : گفته اند که پس از این گفتار تا هنگامی که از جهات رخت بر بست ، در حال تکیه دادن غذا نخورد . [21]

سلام نمودن پیامبر اکرم (ص)

پیامبر گرامی اسلام ، ابتدا به سلام بود. یعنی اول ایشان سلام می نمودند و دیگری پاسخ می داد. در حدیثی از ایشان نقل شده که ، « خمس لا ادعهن حتی الممات : الاکل علی الحضیض مع العبید و رکوب الحمار موکفا و حلب العنز بیدی و لیس الصوف و التسلیم علی الصبیان لیکون ذلک سنه من بعدی»
تا عمر دارم پنچ چیز را ترک نخواهم کرد ، یکی خاک نشینی و غذا خوردن با غلاملان ، سواری بر دراز گوش ، دوشیدن بز به دست خود ، پوشیدن پشم و سلام کردن ( ابتدا به سلام ) بر اطفال تا این که بعد از من سنت گردد.[22]
توقع سلام کردن از احدی نداشت ، محمد (ص) حتی به کوچکتر ها ابتدا ، سلام می کرد و تا شخصی از دور نمایان می شد او هنوز سلام نموده ، پیامبر (ص) می فرمود ( سلام علیکم ) ، همیشه سبقت می گرفت . دوستداران پیامبر (ص) پشت دیواری پنهان می شدند تا همین که پیامبر(ص) رسید ، ابتدا به سلام ، آن ها باشند . اما رسول خدا (ص) وقتی به آن جا می رسید ، می فرمود : فلانی که پشت دیوار هستی ( سلام علیکم ).
خودشان می فرمودند : من تا عمر دارم ابتدا به سلام را ترک نمی کنم.
اما متاسفانه امروز ، تا دیگری به ما سلام نکند ، ما حاضر نیستیم به او سلام کنیم . مهم نیست که او از ما خوشش می آید یا نه ، و یا کوچکتر است یا بزرگتر ، از لحاظ موقعیت و مقام از ما بلند تر است یا پایین تر ، فقیر است یا پولدار و سرمایه دار . مهم این است که ما اگر پیرو سنت رسول الله (ص) هستیم ، سنت آن حضرت را گرامی نگه داریم و از ترک آن بترسیم و بپرهیزیم .
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: کوچک به بزرگ سلام کند ،یک نفر به دو نفر ، جمعیت کم به جمعیت فراوان ، و رهگذر به کسی که ایستاده است . و ایستاده بر کسی که نشسته است. [23]
سلام از اسماء الهی است.
حضرت محمد (ص) فرمودند : « السلام ( اسم ) من اسماء الله فافشوه بینهم فان الرجل المسلم اذا مر بالقوم فسلم علیهم فان لم یردوا علیه من هو خیر منهم و اطیب . » « سلام » از اسماء الهی است ، بنابراین سلام را بین خودتان شیوع و رواج دهید ، چون وقتی مرد مسلمانی به گروهی سلام کند و از آنان پاسخ نشنود ، کسی وجود دارد که بهتر و پاکیزه تر از آنان پاسخ دهد .
رسول خدا (ص) فرمود : « اذا لقی الرجل اخاه فسلم علیه و صافحه لم یفرغ احدهما یده عن صاحبه حتی یغفرلهما . »
زمانی که مسلمانی با مسلمان دیگر ملاقات کند و به او سلام نمود و مصاحفه کند ، پیش از آن که از یکدیگر جدا شوند ، گناهان آن ها آمرزیده می شود .
پیامبر (ص) فرمود : « اذا سلم المومن علی اخیه المومن فیبکی ابلیس ( لعنه الله علیه ) هو یقول یا ویلتاه لم یفترقا حتی غفرالله لهما . »
زمانی که مومنی به برادر مومن سلام کند ابلیس لعین ، گریه کنان می گوید : وای بر من ! این دو از هم جدا نمی شوند مگر آن که گناهانشان بخشیده شود .
و فرمودند: وقتی به همدیگر رسیدید با هم دست بدهید تا کینه ها از دلهای شما بیرون رود .
رسول خدا (ص) فرمود : « ما فشاء السلام فی قوم الا آمنوا من العذاب فان فعلتموه دخلتم الجنه »
هیچ قومی سلام را درمیان خود انتشار و رواج نداد مگر آن که از عقاب و عذاب الهی در امان ماندند ، پس اگر شما به یکدیگر زیاد سلام کنید وارد بهشت می شوید .[24]
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « اذا تلاقیتم ، فتلاقوا بالتسلیم و التصافح »
هر گاه یکدیگر را دیدار کردید ، با سلام و دست دادن با هم دیدارکنید.[25]

فصل دوم نماز

« والذین یبیتون لربهم سجدا و قیما » [26]
آن ها کسانی هستند که شبانگاه برای پروردگارشان سجده و قیام می کنند.
امام صادق (ع) می فرمود: رسول خدا (ص) دو برابر نماز های واجب شبانه روز نماز مستحبی می خواندند و دو برابر روزه ی واجب روزه می گرفت . [27]
نقل کرده اند که پیامبر (ص) چندان نماز مستحب گزارد که پاهایش آماس کرد . به آن حضرت گفته شد : آیا لازم است به خود این همه رنج دهی و حال آن که خداوند همه لغزش های گذشته و آینده تو را بخشیده است ؟ فرمود : آیا در برابر این احسان ، بنده ای سپاسگزار نباشم . [28]
علی (ع) ضمن حدیثی فرمود : پیامبر (ص) چون دهه آخر، ماه مبارک رمضان فرا می رسید برای عبادت آماده می شد و دامن همت به کمر زده ، از خانه بیرون می آمد و در مسجد اعتکاف می نمود و شبها را تا صبح بیدار بود و هر شب بین نماز مغرب و عشا غسل می کرد. [29]

نماز شب پیامبر اکرم (ص) :

امام صادق (ع) در بیان چگونگی نماز رسول خدا (ص) می فرمود: شبها به هنگام خواب ، ظرف آبی را که روی آن را پوشانده بودند ، بالای سر آن حضرت(ص) و مسواک او زیر بسترش می نهادند. و آن حضرت می خوابید آن قدر که خداوند بخواهد. وقتی از خواب بیدار می شد ، می نشست و دیده به آسمان می گرداند و آیات آخر سوره آل عمران« ان فی خلق السموات و الارض لآیات... » را تلاوت می نمود . سپس مسواک می کرد ، و وضو می گرفت و به محل نماز می رفت و چهار رکعت ( از نماز شب ) می خواند و رکوع هر رکعتش به قدر حمد و سوره ای بود که می خواند و سجودش به قدر رکوع آن طول می کشید به حدی که می گفتند : کی از رکوع سر بر می دارد و به سجده می رود ؟ و آن قدر در سجده می ماند که می گفتند : کی سر از سجده بر می دارد ؟ آن گاه به بستر خود باز می گشت و دوباره می خوابید ، آن قدر که خدا بخواهد . پس بیدار می شد و می نشست و دیده به آسمان می گرداند و آیات آخر سوره آل عمران را تلاوت می کرد ، آن گاه مسواک می کرد و وضو می گرفت و به محل نماز می رفت و به خواندن چهار رکعت دیگر از نماز شب می پرداخت به همان نحو که قبلا خوانده بود . باز به بستر می رفت و مقداری که خدا بخواهد ، می خوابید. پس بیدار می شد و دیده به آسمان می گرداند و همان آیات را تلاوت می نمود و باز مسواک کرده ، وضو می گرفت و( دو رکعت شفع و یک رکعت وتر ) را می خواند و بعد از آن دو رکعت نافله صبح را می گذرد و برای نماز صبح به مسجد می رفت . [30]
از عایشه در مورد چگونگی نماز شب پیامبر(ص) پرسیدند : گفت : معمولا پس از نماز عشا در آغاز شب می خوابید و سپس بر می خاست و نماز می گزارد . چو ن نزدیک سحر می شد ، نماز وتر خود را می گزارد و آن گاه در بستر خود می آرمید . اگر می خواست ، با همسر خویش گرد می آمد وهمین که آوای اذان را می شنید ، شتابان از جای خود بر می خاست اگر لازم بود ، غسل کند ، چنان می کرد و گرنه وضو می گرفت و برای نماز صبح به سوی مسجد بیرون می شد . [31]
از ابن عباس نقل می کنند که گفته است ، شبی در خانه ی میمونه همسر پیامبر (ص) که خاله ابن عباس بوده ماندم . پیامبر (ص) در طول بستر ، استراحت فرمود و من در عرض آن حضرت ( ابن عباس به رعایت ادب ، پایین پیامبر (ص) خوابیده است ) پیامبر (ص) تا نزدیک نیمه شب ، یعنی اندکی پیش یا پس از آن خوابید و سپس بیدار شد و دست بر چهره خود کشید . چشم های خود را مالید و. آن گاه ده آیه سوره آل عمران را تلاوت فرمود و سپس از جای برخاست ، و از مشکی که آویخته بود به بهترین وجه وضو گرفت . آن گاه به نماز ایستاد . من هم برخاستم و وضو گرفتم و کنار آن حضرت ایستادم . پیامبر (ص) دست راست خود را بر سر من نهاد و سپس گوش راست مرا با مهربانی گرفت و کشید .
رسول خدا (ص) شش نماز دو رکعتی گزارد و پس از آن نماز وتر را خواند در بستر آرمید . چون فرارسیدن وقت نماز را اعلام کرد ، رسول خدا بر خاست و دو رکعت نماز آسان گزارد و سپس برابر نماز صبح از خانه بیرون آمد . [32]
وقتی پاسی از شب می گذشت ، رسول خدا (ص) از بستر بر می خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم ، در گوشه ای به عبادت می پرداخت و اشک می ریخت.
بعضی از همسرانش که او را به این حال می دیدند ، می گفتند : تو که گناهی نداری . چرا این قدر اشک می ریزی ؟ می فرمود : آیا بنده شاکر خدا نباشم ؟
ام سلمه می گوید : شبی پیامبر(ص) در خانه من بود ، نیمه شب ، او را نیافتم به سراغش رفتم دیدم در تاریکی ایستاده ، دست ها را بلند کرده ، اشک می ریزد و می گوید : خدایا نعمت هایی که به من داده ای از من مگیر ،دشمنم را خشنود مکن ، به بلاهایی که مرا از آن نجات دادی ، گرفتارم مکن ، حتی به اندازه یک چشم بر هم زدنی مرا به خود وا مگذار. به اوگفتم : پدر و مادرم فدایت شوند ، شما که بخشوده شده ای ؟ فرمود : هیچکس از خدا بی نیاز نیست . حضرت یونس آنی به خود واگذار شد ، در شکم ماهی زندانی شد .
به هنگام نماز می لرزید و هر گاه نماز را به تنهایی می خواند رکوع و سجود آن را طول می داد ولی هرگاه به جماعت نماز می خواند ، بسیار عادی و ساده برگزار می کرد ، به یکی از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود ، سفارش فرمود : هرگاه با مردم به نماز می ایستی ، سعی کن بعد از حمد ، سوره کوچکی قرائت کنی و نماز را طول ندهی . [33]
رسول خدا (ص) فرمود : هرکس در دل شب با خدای خود خلوت کند و با او به راز و نیاز بپردازد ، خداوند نور خود را در دل او استوار سازد ، و هرگاه بگوید : پروردگارا ! خداوند جلیل ، جل جلاله ندا دهد ، لبیک بنده من ، از من بخواه ، تا بدهم و به من توکل کن ، تا تو را کفایت کنم . سپس خداوند بزرگ می فرماید : فرشتگان من ! به سوی بنده ام بنگرید که در تاریکی شب ، در حالی با من خلوت کرده است ، که بیهوده کاران مشغول لهو و لعب و غافلان در خوابند ، شما گواه باشید که من او را آمرزیدم ، سپس فرمود : بر شما باد به پارسایی ، کوشش و عبادت . [34]
همان طور که ذکر شد ، پیامبر (ص) شب هنگام با خداوند متعال خلوت می کرد و این دستور زیبا و این نعمت بزرگ نیز توسط خداوند ایجاد شد تا آن جا که می فرماید :
« یا ایها المزمل قم اللیل الا قلیلا ، نصفه او انقص منه قلیلا او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا »[35]
ای جامه به خود پیچیده ، شب را جز کمی بپاخیز . نیمی از شب را با کمی از آن کم کن ، یا بر نصف بیفزا او قرآن را با تامل و دقت و در نهایت روشنی و فصاحت تلاوت کن .
اشاره به ، خود پیچیدن این است که ، دوران گوشه گیری و انزواگرائی نیست ، بلکه دوران قیام و خود سازی و آمادگی برای انجام رسالتی عظیم است .
چرا شب را خلوت می کنید ؟ انتخاب دقیق شما برابر این است که اولا : چشم و گوش دشمنان در خواب است و ثانیا : کارهای زندگی تعطیل می باشد و به همین دلیل آنان آمادگی بیشتری برای اندیشه و تفکر و تربیت نفس دارد .
چرا دستور به قرآن داده شده است ؟ چون قرآن کتابی است که در بردارنده ی تمام دستورات لازم و ضروری است . و بهترین وسیله برابر تقوی ، ایمان ، استقامت ، پرورش ، نفس و کمال انسان است.[36]

فضیلت نماز شب :

امام صادق (ع) فرمودند :« ان من روح الله تعالی ثلاثه : التهجد باللیل و افطار الصائم و لقاء الاخوان »
سه چیز است از عنایات مخصوص الهی ، عبادت شبانه ( نماز شب ) و افطار دادن به روزه داران ، و ملاقات برادران مسلمان . »[37]
در تفسیر آیه « ان الحسنات یذهبن السیئات » کارهای نیک اثر کار های بد را از بین می برد .» می فرمود : « صلاه اللیل تذهب بذنوب النهار » نماز شب گناهان روز را از بین می برد . [38]
رسول خدا (ص) می فرمود : دو رکعت نماز در دل شب ، نزد من محبوب تر از دنیا و آن چه در آن است . [39]
« ان ناشئه الیل هی اشد و طئا و اقوم قیلا » [40] همانا نماز شبانه پا برجا تر و با استقامت تر است .
«و من اللیل فاسجد له و سبحه لیلا طویلا، ان هذه تذکره فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا » [41]
شبانگاه برابر او سجده کن ، و مقداری زیاد از شب ، تسبیح او بگو . این تذکر و یاد آوری است که بخواهد ( با استفاده از آن ) راهی به سوی پروردگار انتخاب می کند .
امام حسین (ع( از رسول خدا (ص) نقل کردکه آن حضرت فرمود : کسی که عمرش با قیام شب و عبادت خدا خاتمه یابد ، اهل بهشت است .[42]
روایت شده است که : خانه هائی که هنگام شب در آن نماز خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد ، برای اهل آسمان نور افشانی می کنند ، همان گونه که ستارگان درخشان برای اهل زمین نور افشانی می کنند.[43]
امیر المومنین علی (ع) فرمود : مردی را دیدم که نمازش را نیکو بجا می آورد و به درگاه خدای متعال تضرع و ناله بسیار می کرد ، پیامبر اکرم (ص) با دست مبارکش اشاره کرد و فرمود : « این مرد اهل بهشت است » [44]

سجده ی پیامبر اکرم (ص) :

امیر المومنین (ع) روایت نموده که رسول خدا (ص) در سجده این دعا را می خواند :
« اللهم لک سجدت و بک آمنت و لک اسلمت ، سجد وجهی للذی خلقه و صوره و شق سمعه و بصره ، فتبارک الله احسن الخالقین » بار الها ، برای تو سجده کردم ، و به تو ایمان می آورم ، و تسلیم تو هستم . چهره ( و حقیقت ) من بر کسی سجده کرد که آن را آفرید و تصویرش نمود ، و چشم و گوش برایش شکافت ، پس مقدس و والاست خدای یکتا که بهترین آفرینندگان است . [45]
امام باقر (ع) فرمود : رسول خدا (ص) به محل سجده ی خود آب می پاشید . [46]
علی (ع) فرمود : شبی که رسول اکرم (ص) به معراج رفت ، خداوند به او فرمود : یا احمد ! آیا می دانی که در چه وقت بنده ای مقرب در گاه من می شود ؟ عرض کرد : خیر. خداوند فرمود : زمانی که گرسنه ( در حال روزه ) و یا در سجده باشد.[47]
به هنگام نماز می لرزید ، نماز را به تنهائی می خواند رکوع و سجود آن را طول می داد ، ولی هرگاه به جماعت نماز می خواند بسیار عادی و ساده برگزار می کرد . یه یکی از یارانش که امام جماعت سایر مسلمان شده بود سفارش می نمود : هرگاه با مردم به نماز می ایستی سعی کن بعد از حمد ، سوره کوچکی قرائت کنی و نماز را طول ندهی . [48]
در روایتی از امیرالمومنین(ع) که فرمود : مردی نزد رسول خدا (ص) آمد ، و گفت : یا رسول الله (ص) مرا راهنمائی فرما ، به عملی که به سبب آن خدا مرا دوست دارد و مردمان هم مرا دوست دارند و دارائیم فراوان شود و بدنم سالم ماند و عمرم دراز شود و خدا مرا با تو محشور سازد . رسول خدا (ص) فرمود : این شش حاجت است که به شش خصلت نیازمند است . اگر بخواهی خدا تو را دوست دارد ، سپس از او بترس و از گناه پرهیز نما ، اگر بخواهی مردم تو را دوست دارند ، پس به آن ها نیکی کن و به آن چه در دست آن هاست طمع مکن و چشم نیانداز و اگر خواهی مالت فراوان شود ، زکوه ده و اگر خواهی بدنت سالم ماند ، زیاد صدقه ده و اگر طول عمر خواهی صله رحم کن و اگر خواهی خدا تو را با من محشور فرماید پس طولانی کن سجده را برای خداوند.[49]
در حدیثی که گذشت همنشینی با پیامبر (ص) مشروطه به طولانی نمودن سجده است ، اما چه سجده ای . آیت الله دستغیب (ره) اینگونه از روایات و آیات قرآن موارد سجده را ذکر نموده است :
1- سجده راه و روش توابین است . ( توبه کنندگان و رو به خدا آورندگانست )
2- سجده سخت ترین اعمال بر ابلیس است .
3- سجده گناهان را می ریزد مانند باد که برگ درختان را می ریزد .
4- سجده نزدیک ترین حالات بنده به خداوند است .
5- سجده نهایت بندگی و خضوع بشریست در برابر حضرت آفریدگار .
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت آن برادر که کار کرد. [50]

 



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    حرف دل
    اهمیت آشنای زنان با قرآن
    اهمیت آشنای زنان با قرآن
    25 نکته در باره بابونه
    نماز اول ماه فراموش نشود
    مردم و پلیس
    یشنهادهای پلیس
    ایان عمر گروهکهای تکفیری و تروریستی
    مظلومین میانمار
    14شهریور
    رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی:
    طنز دکتر سلام
    رهبری نوروز 96
    سال اقتصاد مقاومتی: تولید - اشتغال
    دومین جلسه شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برگزار ش
    [همه عناوین(2949)][عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com