جابربن‌عبدالله انصاری جزو مجاهدین صدر اسلام است. در خدمت پیامبر گرامی اسلام بوده و در رکاب ایشان جهاد کرده است. کودکی، ولادت و نشو و نمای حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) را به چشم خود دیده است. جابربن‌عبدالله به طور حتم بارها دیده بود که پیغمبر اکرم، حسین‌(ع) را در آغوش می‌گرفت، چشمهای او را می‌بوسید، صورت او را می‌بوسید، به دست خود در دهان او غذا می‌گذاشت و به او آب می‌داد؛ اینها را به احتمال زیاد جابر به چشم خود دیده بود و به گوش خودش شنیده باشد که حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت‌اند.
حالا جابر شنیده است که حسین‌بن‌علی(ع) را به شهادت رسانده‌اند. جگرگوشه‌ پیغمبر(ص) را با لب تشنه شهید کرده‌اند. از مدینه راه افتاده است؛ از کوفه، عطیه با او همراه شده است. عطیه روایت می‌کند که: «جابربن‌عبدالله به کنار شط فرات آمد، آنجا غسل کرد، جامه‌ سفید و تمیز پوشید و بعد با گامهای آهسته، با احترام به سمت قبر امام حسین (علیه‌السلام) روانه شد. وقتی به قبر رسید، سه مرتبه با صدای بلند گفت: «الله‌اکبر، الله اکبر، الله اکبر»؛ یعنی وقتی که می‌بیند که چطور آن جگرگوشه‌ پیغمبر(ص) و زهرا(س) را، دست غارتگر شهوات طغیانگران، این‌طور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر می‌گوید. بعد می‌گوید: از کثرت اندوه، جابربن‌عبدالله روی قبر امام حسین(ع) از حال رفت، غش کرد و افتاد. وقتی به هوش آمد، شروع کرد با امام حسین(ع) صحبت کردن: «السلام علیکم یا آل الله، السلام علیکم یا صفوه الله...»1
مغناطیس حسین(ع)
از مدینه تا استرالیا و ایتالیا
شروع جاذبه‌ مغناطیس حسینی، در روز اربعین است. جابربن‌عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشد. این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی، در دل‌هاست. کسانی که معرفت به اهل‌بیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است و جابر با گام‌های خود راهی را گشود که امروز، میلیون‌ها زائر از سراسر جهان پای در این مسیر نورانی می گذارند تا چون قطره‌ای به اقیانوس کربلا بپیوندند و مسافر کشتی نجات حسین(ع) شوند. مغناطیس حسین(ع) تنها جابر را از مدینه به سوی کربلا نکشاند. این نیروی الهی و لایتناهی دلهای آماده را از چهارگوشه دنیا به سوی این بارگاه عشق و ایمان جذب می‌کند. همانگونه که وهب مسیحی را با کاروان حسینی(ع) همراه کرد.
اینجاست که سخنان آن زائر جوان اهل استرالیا در مسیر نجف به کربلا، شنیدنی می‌شود که می‌گوید؛ دلیل اینکه ما هنوز به اسلام پایبندیم امام حسین(ع) است، دلیل اینکه الان ما اینجا هستیم امام حسین(ع) است، خود من الان می‌توانستم در کلوپی در سیدنی مشغول خوشگذرانی باشم. امام حسین(ع) همانند آهن‏رباست و ما مثل براده‌های آهن هستیم که به سوی او جذب شده‌ایم و توان مقاومت هم نداریم. انگار نیرویی تو را به سمت او می‌کشد و تو توان ماندن نداری. واقعاً نمی شود آن را توصیف کرد...
خاصیت مغناطیس حسین(ع) آن است که تنها دل شیعیان را نمی‌رباید و چه بسیار زن و مرد اهل سنت، مسیحی، ایزدی، صائبی، کلیمی و... که به عشق او پای پیاده، دل به جاده نجف-کربلا سپرده‌اند. نمونه‌اش کلودیا، عکاس مسیحی اهل ایتالیا که چه زیبا پیشانی بند یا‌حسین مظلوم روی چادرش بسته بود و در میانه راه می گفت؛ خوشحالم چون این سفر یکی از آرزوهایم است. یعنی بودن در دل تاریخ! اینها میلیون‌ها نفر هستند و برای من افتخار است که بخشی از این جمعیت میلیونی باشم . تازه دارم متوجه می‌شوم که امام حسین یک نفر نیست ، تنها یک امام نیست ، بلکه‌گویی یک راه و روش زندگی است ، زندگی برای حقیقت! این همان چیزی است که من دوست دارم و می‌کوشم خودم هم به دنبالش باشم . این که به روش صحیح در پی حق و عدالت باشم بهترین کاری است که می‌توانم انجام دهم، همین است که باعث می شود خوشحال باشم.  خیلی خوب و شلوغ است، باورم نمی شد! وقتی پیاده روی می‌کنید، چیزهای جدید و زیادی درباره خودتان کشف می‌کنید و درباره امام حسین. سخت است اما اگر تنها باشید و با کسی صحبت نکنید، با خودتان صحبت می‌کنید. قدم برمی‌دارید و ذهنتان را پاک و خلوت می‌کنید. این یکی از بهترین چیزهایی است که تا این لحظه به دست آورده‌ام.
پیمان با خون خدا
در زمانه ای که غرب با تمام ابزار و توان به میدان آمده است تا چهره‌ای مغشوش و مشوه از اسلام و مسلمانان به نمایش بگذارد، اربعین و فوج میلیونی زائران پیاده‌اش بزرگ‌ترین نمایش از چهره واقعی اسلام است. اربعین میعادگاه و جلوه‌ای از رحمانیت اسلام است تا به دنیا نشان دهد آنان که با حمایت همه جانبه غرب دست به قتل و غارت می‌زنند و ادعای مسلمانی نیز دارند، آدرس اشتباه می‌دهند و اگر نشانی اسلام ناب و حقیقی را کسی می‌جوید باید به این میعادگاه رجوع کند و ببیند چگونه همگان دار و ندار خود را در طبق اخلاص گذاشته‌اند تا راه حسین(ع) بپیمایند.
زائران اربعین با خون خدا پیمان می بندند که هرگز در برابر ظلم و جور سر خم نکنند و اگر در محرم سال 61 هجری نبودند تا به ندای هل من ناصر، امام حسین(ع) لبیک بگویند، چه باک که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.
قیمت زیارت
زیارت اربعین چنان قیمتی دارد که حضرت آقا به حال روندگانش غبطه خوردند و فرمودند ای کاش ما نیز همراه شما بودیم و البته این غبطه خوردن عجیب نیست چرا که امام صادق(ع) در پاسخ به یکی از اصحاب خود درباره ثواب این حرکت الهی فرمودند؛ کسى که پیاده زیارت کند آن حضرت را، خداوند به هر قدمى که برمی‌دارد، یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو مى‏فرماید، و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‌‏برد. و وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکّل او مى‌فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می شود را نوشته و آنچه شر و بد مى‏ باشد را ننویسند. و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‌گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد. و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش مى ‏باشی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد نمود.
افق اربعین
پیاده‌روی بزرگ اربعین در ابتدای راه است. انتهای این راه پربرکت، بیداری آزادگان جهان و خروشان‌تر شدن سال به سال این رودخانه عظیم است. رود خروشانی که ناپاکی‌ها را می شوید، نقشه های دشمنان را نقش بر آب می‌کند و می‌رود تا قدس شریف را از لوث صهیونیست‌های کودک‌کش –این یزیدیان زمان- نیز پاک نماید.
ـــــــــــــــــــ