گروه فرهنگی رجا نیوز منتشر کرد: بنابر گزارشهای غیر رسمی، سریال «مرد هزار چهره» از شبکه سوم سیما، پرمخاطبترین مجموعه تلویزیونی در تعطیلات نوروزی بوده است و البته بنابر آنچه که تا امروز در فضای خبری مشهود است، باید آن را بیش سایر برنامههای ارائه شده در کانون توجه، نقد و تحلیل دانست.
بسیاری منتظر بودند تا پس از مدتها کمکاری سیما در ارائهی طنز مخاطبپسند، نتیجه همکاری مهران مدیری را با نویسندگان مطرح مجموعههای طنز از جمله برادران قاسمخانی تماشا کنند. رسالت این نوشته، تحلیل نقاط قوت یا ضعف ساختاری و محتوایی این مجموعه طنز نیست گو اینکه نباید از جذابیت مورد اذعان اکثریت مخاطبان چشمپوشی کرد؛ ولی به هر تقدیر در این میان شیوه نقد هنرمندانهی گرایشهای سانتیمانتال به هنر و بویژه گرایش روبه تزاید قشر مرفه و به اصطلاح «بالای شهری» به معنویتهای سکولار مدرن و انواع هندی عرفانهای نوظهور در این سریال قابل توجه و ارجمند به نظر میآید.
بهخصوص به سخره گرفتن برخی گرایشهای سست سیاسی نظیر کمونیسم که در حد تشابهات ظاهری و حرف و شعار باقی میماند و بیشتر با مصرف مواد مخدر و شبنشینی تلازم دارد تا آرمانگرایی عملگرا، در نوع خود در این سریال قابل تقدیر است.
ولی شاید آنچه بیش از همه قابل بحث است، پرداخت به طرح امنیت اجتماعی است که تا حد یک بیانیهی تند رسانهای تنزل یافت. این مساله از آن حیث نیز حائز اهمیت است که تلویزیون در موارد بسیاری حمایت خود را از طرح امنیت اجتماعی اعلام کرده و نشان داده است اما چنین مواجههی اثرگذار و قابل تأملی، نشانگر این است که مسئولین سازمان، چندان هم به نگاه انتقادآمیز نسبت به این طرح، بیعلاقه نیستند.
در قسمتهای میانی این سریال مقارن با ورود ناخواستهی مرد هزار چهره به عنوان رییس یک کلانتری به مجموعهی نیروی انتظامی، با مجموعهای از نشانههای گویا و شفاف از طرح امنیت اجتماعی مواجه میشویم. در این قسمت، با صراحت، تقریباً مجموعهی کاملی از نقدهای روشنفکرانه به این طرح مطرح میشود. هر سکانس از این بخش، بهطور روشن، یک پاراگراف از حملات روزنامهها و نشریات منتقد را در قالب تصویر عرضه کرد.
تداخل در مأموریت نهادهای رسمی و تضییع حقوق شهروندی را میتوان شاهبیت این بیانیهی منتقدانه دانست؛ یکی از مهمترین انتقادات چند سال اخیر که با حذف نهاد دادسرا در ایران به اوج خود رسیده بود، تداخل وظایف نهادهای رسمی بهخصوص ضابطین قضایی و نهاد قضاست که در این سریال با تأکید فراوان مورد توجه قرار گرفت.
داستان مرد هزار چهره تلاش دارد تا عملکرد طرح امنیت اجتماعی را در همین راستا به عنوان فرآیندی ناعادلانه که حقوق مسلم شهروندی را زیر پا میگذارد، تحلیل کند. سرهنگ غفاری با خودسری و بدون طی کردن مراحل قانونی از طرفی آزادیهای مدنی افراد محله را با سوءظنهای مداوم نقض میکند و از طرفی با نادیده گرفتن تشریفات قانونی مربوط به بازپرسی و بازداشت موقت، حقوق متهمین را تضییع مینماید.
مدیری در سریال خود اصرار دارد که طرح امنیت اجتماعی را از طرفی با فساد و جاهطلبی و از طرفی با جهل مأمورین نیروی انتظامی پیوند بزند. اتفاقی که در نهایت نه تنها رضایت شهروندان را در پی ندارد بلکه موجب اغتشاش و بینظمی بیشتر میشود.
شیوهی نقد مدیری، همخوانی ویژهای با نگرانیهای روشنفکرانهی برخی حقوقدانان در سالهای اخیر ایران دارد. نگرانیهایی برآمده از میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون اروپایی حقوق بشر که مشمول حقوق تضمین شدهی متهمین، رسیدگی منصفانه و ترافعی و شیوههای بازپرسی عادلانه است. بسیاری از این حقوقدانان بدون توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و ویژگیهای تاریخی ایران، بدنبال اجرای فرآیندی مشابه آیین دادرسی کشورهایی نظیر ایتالیا و فرانسه هستند؛ عمدهی انتقادات وارده به طرح امنیت اجتماعی از طرف این دسته از حقوقدانان نوعی بررسی تطبیقی میان عملکرد ضابطین قضایی ایران با قوانین کشورهای مذکور است. این در حالیست که بسیاری از حقوقدانان و بویژه جرمشناسان، قائل به رهگیری یک سیاست جنایی متفاوت نسبت به «مجرمین خطرناک» میباشند. بخش مهمی ازمجرمین خطرناک کسانی هستند که با ارتکاب جرایم خیابانی و جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، بهطور شاخصی نظم عمومی را مخدوش می کنند. این دسته دقیقاً گروه هدف طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی ایران بودهاند.
صرف نظر از انتقادات علمی، به هر تقدیر به نظر میرسد چشم بر اثرات مثبت یک طرح بستن و تمسخر آن، -خصوصاً با توجه به رضایت عمومی شهروندان از دستگیری اوباش و کاهش محسوس فعالیتهای مجرمانه ی آنان- غیرمنصفانه باشد. هر چند سیمای جمهوری اسلامی چندی پیش نیز در یک نمایش سؤال برانگیز در برنامه کوله پشتی، با طرح مطالب توهین آمیز به نیروی انتظامی موجبات کدورت خاطر مخاطبان را فراهم آورد.
همچنین رویکرد های متناقض صداوسیما در قبال طرح امنیت اجتماعی طی یک سال اخیر، نمایی از آشفتگی و هزارچهرگی سیاستگذاری را نشان میدهد. بهطوریکه حمایت و انتقاد از این طرح حائز توازن لازم نبوده و مطلقانگاری در آن، پیداست.
|